پیام آخر!

دوستان، خواهران، برادران گرامی!

در راستای اینکه نمیدانیم فردا میتوانیم آیا قبل از عزیمت به مشهد، به اینترنت بیاییم یا خیر، زیرا ساعت ۵ عصر از محل کسب علم و دانش به منزل میرسیم و پس از یک دوش، باید توشه سفر را ببندیم، لیکن الان (۱۲:۰۲ دقیقه نیمه شب) این پیام را برای شما ارسال مینماییم.

همگیتان را به دست خدا میسپاریم و از برایتان اونجا دعا میکنیم. از برایتان نخودچی کشمش میاریم. (اما اگر نیاوردم تورو خدا آبرومو نبرینا!)…آنجا وقتی در شاندیز در حال به نیش کشیدن شیشلیک هستیم، حتما اگر فرصتی بود (میدونین که وقت غذا کسی، کسی رو نمیشناسه دیگه) از شما در دلمان (اگر شیشلیک ها جایی گذاشته باشند) یادی خواهیم کرد. قول میدهیم که حتما به طرقبه برویم و یک دیزی مشد (یا مشت؟) بزنیم تا وجودمان چون وزارت نیرو، روشن گردد. (از حالا دلم دیزی می خواد). شما را بخدا سعی کنید دوری ما را نیز تاب آورید و زیاد خود را اذیت نگردانید از فراغ ما (قبلاها یار بود، نه؟)… و سفارش آخر اینکه کامنت دونی مارا نیز پر گردانید در این چند روز (بخدا خیلی رو دارم!)

خلاصه اینکه بقول شاعر که میفرماید، بای بای، ما رفتیم! …پیام فرت!

+ نوشته شده در ;پنجشنبه شانزدهم مهر 1388ساعت;1:14 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در پنج‌شنبه, 8 اکتبر 2009 ساعت 1:14 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

5 پاسخ به “پیام آخر!”

  1. Joker گفته :

    پنجشنبه 16 مهر1388 ساعت: 8:52

    خواهر سفر به سلامت… امیدوارم خیلی بهتون خوش بگذرد… التماس دعا

    فقط سوغاتی ما را فراموش نکنید منظورم همان "یک کیلو زعفـران" است…

    راستی من مواظف سایت شما هستم نگران نباشید نمی‌زارم داش پرهام و خواهر مسی با هم دعوا کنند…

  2. مرحومه مغفوره گفته :

    پنجشنبه 16 مهر1388 ساعت: 12:8

    عزیزم ایشالا بهت خوش بگذره. برو هر چی دلت میخواد بخور و خش بگذرون و استخون سبک کن و شادتر از قبل برگرد که همه منتظرتیم گل من

  3. نسیم شمال گفته :

    جمعه 17 مهر1388 ساعت: 17:16

    خوش بگذره دختر جان
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    ممنون دوست جون

  4. پرهام گفته :

    شنبه 18 مهر1388 ساعت: 10:52

    از همین خوش بگذره و اینها و سوغاتی می خوایم یالاااا
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    از ترس آبروم برات سوغاتی آوردم

  5. AutoBioLogger گفته :

    شنبه 18 مهر1388 ساعت: 17:20

    به مشهد خوش آمدید، اوقات خوشی را برای شما آرزومندیم.
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    ممنون
    این خوشامدگویی شما منو یاد تابلوهای جلوی شهر انداخت