به قول گفتن!

تو دانشگاه یه استاد اسکل با عقاید {…} داریم…تیکه کلام حرف زدنش “به قول گفتن” و “تقریبا” هست…مثلا” می خواد منو شده کنه میگه “خانم تقریبا آ..”…یه بار می خواستم بهش بگم اگر تقریبا اینم، کامل چطوریم؟

عقدیش اینه که “نمره ۲۰ برای خداست.من اگر به شماها ۲۰ بدم و پس فردا برین یه جایی کار کنین و تپق بزنین، اونوقت اگر ۲۰ گرفتی ژس این کار کردنت چیه؟”…فرقی نمیکنه که تو همه سوالارو نوشته باشی، اما اون ۱۹ بالاتر نمیده…خدایی حق کشی میکنه.

ترم ۱ که بودم سر کلاس زبان حوصلم سر میرفت و نمیتونستم کلاس رو تحمل کنم… وقتی بهش گفتم که این درسا برای من بچه بازیه و خودم اینارو تو مخ بچه های دیگه میکنم، پیشنهاد کرد که همه درسارو با ترجمه هاش و جواباش مثه حل المسائل بنویسم و بیارم بدم به بچه ها تا هم من حوصلم سر نره تو کلاس و هم اونا یه چیزی داشته باشن که پایان ترم رو خوب بدن…بچه ها میگفتن تو اگرم نیایی امتحان بدی با اون کاری که کردی ۲۰ رو میده…اما بهم ۱۹.۵ داد.

بهش گفته بودم من دیگه با شما زبان ور نمیدارم اما متاسفانه تنها استادی که زبان فنی ارائه میده اونه فقط که مجبور شدم ور دارم…از همه عالیتر بودم تو کلاس و همه جلسات بودم…میان ترمم رو هم طبق همون عقیده {…}ای که داره بهم ۴.۵ داد در صورتی که ۵ میشدم…خودش میگه کسی که ۱۹ میشه بدونه یعنی ۲۰ شده…قول داد که پایان ترم رو کمتر از ۱۹.۷۵ نده که معدلمون بیاد پایین…الان رفتم تو سایت دانشگاه میبینم نمره زبان اومده، مرتیکه احمقه… ۱۹ داده

منم از لجم اعتراض زدم که استاد خودتون گفته بودید کمتر از ۱۹.۷۵ نمیدین!

+ نوشته شده در ;یکشنبه بیست و سوم تیر 1387ساعت;11:16 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در یکشنبه, 13 جولای 2008 ساعت 11:16 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

یک پاسخ به “به قول گفتن!”

  1. شیوا گفته :

    سه شنبه 25 تیر1387 ساعت: 17:10

    به قول معروف خجالت نکشیده اینقدر بهت کم نمره داده… چه انسانهای بی شعوری پیدا میشن تو این دوره زمونه به خدا… ادم اصلا میمونه تو کارشون… آخه چرا…؟ چرا؟