دیوونم کردین…میفهمین؟!

کوفت بزنن به هر چی ولنتاینه.اصلا” نمی خوام کسی بهم تبریک بگه.از صبح که پاشدم یه سره دارن بهم تبریک میگن…بابا نخواستم به خدا.

خیلی دلم می خواست به اونایی که بهم SMS میزدن جواب بدم که تویی که داری به من SMS و لابد پیش خودت فکر میکنی که با این کارت به من میفهمونی که چقدر به یادمی و چمیدونم به حساب خودت می خوایی من و خوشحال کنی یا شایدم می خوایی خودت رو امروزی نشون بدی که داری دیگه از شدت امروزی بودن خفه میشی،میدونی که با این کارت من و دیوونه تر میکنی؟میدونی که به جای اینکه به من بفهمونی که به یادمی داری منو عذاب میدی؟…میفهمی عذاب!! داری رو اعصابم اتوبان میزنی…نمی خوام به یادم باشه کسی. آخه این چه به یاد بودنیه که آدم رو عذاب بدن؟

اگه می خوایین یاد من باشین بیایین بپرسین چته که این مدت انقدر از همه دوری میکنی و عین این آدمای دیوونه و افسرده و تارک دنیا همش میشینی گوشه اتاقت و با کسی حرف نمیزنی و جواب تلفن دوستات رو هم سعی میکنی ندی و  همش تو خودتی.بیایین از این تنهایی نجاتم بدین که دارم دق میکنم.

کوفت بزنن به هر چی ولنتاینه…میگن روز عاشقا نه روز کسایی که دارن از شدت تنهایی دیوونه میشن.برین به اونایی که عاشقن تبریک بگین نه به من که هزار تا چرا برای خودم دارم و نتونستم جواب یکیش رو هم پیدا کنم.

+ نوشته شده در ;پنجشنبه بیست و پنجم بهمن 1386ساعت;4:56 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در پنج‌شنبه, 14 فوریه 2008 ساعت 4:56 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

2 پاسخ به “دیوونم کردین…میفهمین؟!”

  1. شیوا گفته :

    جمعه 26 بهمن1386 ساعت: 2:31

    خدارو شکر من گوشیمو خاموش کردم….. وتا الان که ساعت 2.30 شبه هیچ پیام ولنتاینی مبارکی دریافت نکردم….. ما ایرانیا شور همه چیو در میاریم…… مد شده دیگه………

  2. کاوه گفته :

    جمعه 26 بهمن1386 ساعت: 23:10

    ببخشید دیر شد اما ولنتاینت مبارک

    خیله خب حالا شوخی کردم.
    چته که این مدت انقدر از همه دوری میکنی و عین این آدمای دیوونه و افسرده و تارک دنیا همش میشینی گوشه اتاقت و با کسی حرف نمیزنی و جواب تلفن دوستات رو هم سعی میکنی ندی و همش تو خودتی؟!!

    خوب شد…
    بازم که مرض تنهای اومد سراغت. دوستای واقعیتو نمیدونم اما این همه دوست اینترنتی داری. دیگه چه مرگته. بخشید یعنی چته؟

    به نظر من زندگی رو سخت نگیر. بذار یه خاطره تعریف کنم اخمات باز شه.
    من اصولا آدم خنده روییم و مشکل میتونم خودمو جدی و ناراحت نشون بدم. یکی دو روز پیش کم مونده بود این موضوع کار دستم بده. تو مترو توپخونه داشتم میومدم بیرون یدفعه دیدم یه افسر نیرو انتظامی زد به پشتم و گفت بفرمائید اتاق فنی.
    ما هم گفتیم چشم و دنبالش رفتیم تو یه اتاق که ظاهرا دستشویی بود و معنی اتاق فنی رو هم فهمیدیم.

    خلاصه گل از گل ما شکفت و به زحمت جلوی خودمو گرفتم. گیر داد که چه موادی مصرف میکنی منم یه دفعه از خنده منفجر شدم و گفتم قربان ما تو عمرمون لب به سیگار هم نزدیم چه برسه چیز دیگه. اما اونکه فکر میکرد دارم مسخره اش میکنم گفت آها پس سیگار میکشی… گفتم نه عزیز جان قیافه ام به سیگاریها میخوره؟..

    خلاصه خیلی بالا پایین پرید یه گیری به ما بده، نبضمو گرفت و کیفمو گشت و اما دید دستش به جایی بند نمیشه گفت برو
    خدارو شکر اون روز طبق معمول تو کیفم سی دی یا چیز خلاف دیگه ای نبود و الا کارم با کرام الکاتبین بود…