هر روز صبح

این ماگ رو چند سال پیش -بهمن سال 79- خودم برای خودم، از یه مغازه تو پاساژ قائم کادو خریدم. مناسبتش رو هم کاملا یادمه!

.

.
.

.

بعد من هر روز صبح تو یه همچین لیوانی صبحانم رو می خورم و با یه همچین موضوع و مباحث کاملا خانوادگی!!! روزم رو شروع می کنم!

پ.ن 1: این روزا زیاد میزون نیستم. نه روحی، نه جسمی.

پ.ن 2: همچنان دنیارو با یه دست می گردم و به دیگران، مخصوصا مامانم وابسته هستم تو انجام کارام. 🙁 … خدا نصیب هیچ بنده ایش نکنه وابسته بودن رو.

پ.ن 3: ساعت شروع نوشتن پست 13:11 – ساعت اتمام نوشتن پست 13:23

این پست در دوشنبه, 13 دسامبر 2010 ساعت 1:11 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي پپري. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

15 پاسخ به “هر روز صبح”

  1. معماربيكار گفته :

    واي چقدر ماگت خوشگله،چقدر مباحث خانوادگي شيريني داره:دي
    ماگ من سفيده فقط چندتا برگ مشكي روشداره
    ————————–
    با اطلاعات همین ماگ تنظیم خانواده رو پاس کردم 😉

  2. معماربيكار گفته :

    ده سال هست كه ماگت رو داري؟؟؟جدي ميگي؟هفته هفت روزه من در هفته 8تا ماگ و ليوان ميشكونم:دي
    ————————–
    اینو رو چشمم نگهش میدارم، اما در کل وسایلمو خوب نگه میدارم

  3. مهرداد گفته :

    من كه اصلا نميدونستم ماگ چي هست
    الان فهميدم كه يه چيزي شبيه ليوانه 😀
    بعدشم تو مگه تنظيم خانواده پاس كردي؟
    خاك به گورم چه جلافتاااا
    ————————–
    شکر خدا یه مطلب آموزنده داشت نوشته هام 😉
    مگه شما آمورش دفاعی پاس کردین؟؟؟؟؟

  4. mehrdad گفته :

    به جون خودم پاس کردم
    ولی طرفدار صلحم 😐
    ————————–
    تو دانشگاه یا مدرسه؟؟ من منظورم دانشگاهه ها!!!
    کی طرفدار صلح نیست آخه؟

  5. mehrdad گفته :

    دانشگاه که دفاعی نداره
    منظورت چیه؟ آیا در منظورت خباثتی نهفته؟ 😀
    ————————–
    آخه همچین گفتی “بعدشم تو مگه تنظیم خانواده پاس کردی؟” فکر کردم منظورت تو مدرسه هست…. بیخیال اصلا
    آقا بیخیال! وبلاگ منو منبع فیل! و دارو دستش نکن 😉 که دق می کنم رسما (دور از جون وبلاگم)

  6. سحر گفته :

    انشالله که حال روحیت خوب میشه اون که خوب بشه درد جسمی آدم رو از پا نمی اندازه
    ————————–
    ممنون 🙂

  7. مهرداد گفته :

    باشد بي خيال گشتيم
    هم اينك شما به بازي وبلاگي دعوت گشته ايد
    تشريف فرما بگرديد به وبلاگمان 😉
    ————————–
    الان دارم یه کارهای مهمی انجام میدم، اما قول میدم حتما سر بزنم…ممنون

  8. یلدا نگار گفته :

    سلام عکس برام باز نشد اما دنیا دنیا بووووووووووووس
    ————————–
    سلام… فکر می کنم باید با فیل! نگاه کنی…. ممنونم. بووووووس

  9. مبین.م گفته :

    خوش به حال ماگت…
    ————————–
    این برادر مبین جدی جدی؟؟؟؟؟

  10. احسان عیوضی گفته :

    در جواب کامنتتون »

    احسان عیوضی مینویسد : ماشاالله دختر به این همه انرژی … اگه یکصدم این انرژی رو مثلا ژول ورن داشت الان جلد بیستم بیست هزار فرسنگ زیر دریا رو هم تموم شده بود !!! اون وقت وقتی میایی خط به خط از پست رو مینویسی من شک میکنم که گویا این پریا خانوم نشسته همه پست رو از بر شده بعدش داره تفسیر میکنه !!! حافظ پستهای وبلاگ عیوضی !!! بعدش من نفهمیدم خدا چه انتقامی از من بابت چه کاری گرفته اونجا ؟؟؟ گربه آره خیلی گربه بود تقریبا در حد تیم ملی !!! سالاد شیرازی اورجینال نخوردم … آره این سفر خیلی چسبید . جای همه شما خالی بود … آش کارده هم خوب بود … یعنی خیلی خوب بود …
    ————————–
    انتقام گاز و اینا دیگه 😉
    همیشه به سفر و خوشی

  11. معمار بیکار گفته :

    به چه مناسبت برا خودت این ماگ رو خریدی؟؟؟
    ————————–
    ولنتاین… واسه اینکه خودمو خوشحال کنم

  12. معمار بیکار گفته :

    آهان!
    من چون برادر دارم دوتایی واسه هم کادو میگیریم.پارسال من براش یه شاخه گل رز قرمز گرفتم اون برای من یه تندیس فروهر از شیراز کادو آورد.عشق منه این پسر.
    ————————–
    خدا حفظتون کنه… ما که برادر نداریم مجبوریم خودمون واسه خودمون کادو بگیریم

  13. 1zanzalil گفته :

    شفاي عاجل انشالله
    ————————–
    ممنون

  14. بابا گفته :

    سلام دخترم گلم
    حالت چطوره انشالله كه خوبي
    من از موقعي از شمال آمدم هميشه مريض احوالم
    نميدانم اين ويروس جديد چيه كه افتاده بجانم
    مواظب خودت باش
    ميوه ، سبزيجات حتما توي آب نمك كمي بخوابانيد و ضمنا مواظب توت خوردن هم باش
    قربانت بابا
    ————————–
    سلام بابا جون
    ممنونم… شما خوبین؟
    احتمالا از چیزایی که خوردین که یه ویروس گرفتین و مثه مسمویت شده تو بدنتون. دعا میکنم زود خوب بشین
    چشم. حتما حواسم هست. ممنون که یادآوری کردین بهم.

  15. ندا گفته :

    واقعن چرا دیگه نمینویسی ؟
    خیلی خوب بود
    حیف 🙁
    —————————
    اینم ازون سرگرمی هات هست دیگه؟ 😉