صبر

باید صبر کنم تا شنبه…!

خسته شدم از این وضع. میشنوی خدا؟ خسته شدم!

زیادیم نمیشه بهت غر بزنم چون بعدا باید بیام از دلت در بیارم. پس هر چی تو بگی رو گوش میکنم اجبارا و صبر میکنم تا شنبه بشه. اما خواهش میکنم دلمو شاد کن نه اینکه بزنی تو حالم مثه پریشب. میدونی که، من بنده بی جنبه ای هستم و یهو روحیم رو میبازم و داغون میشم. پس هوامو داشته باش.

این پست در پنج‌شنبه, 12 آگوست 2010 ساعت 1:03 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي پپري. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

6 پاسخ به “صبر”

  1. مرحومه مغفوره گفته :

    من اگر لایق باشم ازش میخوام که برات خیر بخواد…
    ————————–
    مرسی یه عالمه (بوس)

  2. معمار بیکار گفته :

    مطمئن باش خدا هواتو داره عزیزم
    ————————–
    امیدوارم…ممنون (بوس)

  3. مهرداد گفته :

    انشالا اون چيزي بشه كه ميخواي
    ————————–
    ممنون 🙂

  4. سحر گفته :

    پپری جونم خدا هوامونو داره لازم نیست بلند داد بزنیم تا صدامونو بشنوه به جاش یکم گوشامونو تیز کنیم صداشو میشنویم عزیز دلم! به ندای قلب مهربونت گوش کن. شنیدی ؟
    ————————–
    میدونم عزیزم! همیشه هوامو داشته خیلی.اما خب …

  5. papary » Blog Archive » چی به من گذشت؟! گفته :

    […] پنج شنبه: تو فرم معرفی مرکز تصویربرداری نوشته بود “آیا قبلا هم به این مرکز مراجعه کردین یا نه؟” که منم نوشتم بله، سال ۸۶!… قرار بود  ساعت ۱۰ و نیم جوابو بدن که بتونم ببرم به دکترم نشون بدم. گیر داده بودن که اون ام.آر.آی قبلیتون رو هم بیارین که ما بررسی کنیم. حالا هر چی میگفتم اونموقع مشکل من چیز دیگه بوده، الان چیز دیگه ول نمیکردن. آخر سر گفتم انداختمش دور، ندارم. تورو خدا زود جوابمو بدین ببرم به دکتر نشون بدم… بالاخره ۱۲ جواب رو گرفتیم اما دیگه دیر شده بود برای اینکه ببریم پیش دکتر و موکول شد به شنبه. (+) […]

  6. Memorialist گفته :

    دیدی خدا دوستت داشت و دلت رو شاد کرد ؟ 🙂 آخه مگه خدا چندتا پپریه مهربون داره ؟ 🙂
    ————————–
    واقعا دم خدا جونم گرم
    ممنون