پایان یک پایان

دیری دیریم م م! امتحانام تموم شد. خلاص شدم! آخی ی ی!

امتحانم رو هم عالی دادم و کلی کیف کردم. با این استادم امتحان داشتم. تا دقیقه نود  -از اون لحاظ، چون نود دقیقه بود زمانمون-  نشسته بودم مینوشتم. دیگه مچ دستم داشت میشکست بس که تند تند نوشتم ۳ سوال آخر رو. نذر کرده بودم همه پاسخنامه رو پر کنم.

بعد از دانشگاه هم خودمو تحویل گرفتم و رفتم نشر چشمه  -کتاب فروشی مجبوبم–  و برای خودم ۵ تا کتاب خریدم. اگه بگم دیشب تا صبح از ذوق خریدن کتاب خوابم نبرد دروغ نگفتم. بغیر از یکی بقیه با موضوع جامعه شناسی هستن. یکی یکی که خوندم اسماشون رو میذارم اینجا. جا دارد از خواهر مسی -که همانا کسی جز او مارا دوست ندارد-  برای همیاریشان در این زمینه تشکر بنماییم، که مینماییم.

ساعت ۳ بود که از گرسنگی چشام داشت سیاهی میرفت دیگه. در نتیجه چترمو باز کردم که خوشبختانه خونه خواهرم فرود اومد. البته ناهار به صرف پانیا بازی بود. 


نمره ها همچنان در هاله ای از ابهام بسر میبرند. هر بار که میام تو نت تا سایت دانشگاه رو باز کنم و ببینم چیزی اعلام شده یا نه، آب قند لازم میشم.


امروز بازم دیدمش اما تا نگاهم کرد رومو برگردوندم. شاید این آخرین باری بود که همدیگه رو  میدیدیم. شایدم اون قانون آدم به آدم میرسه و کوه به کوه نمیرسه حکم فرما بشه و بازم همدیگه رو دیدیم. کی میدونه؟!

+ نوشته شده در ;یکشنبه یازدهم بهمن 1388ساعت;9:39 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در یکشنبه, 31 ژانویه 2010 ساعت 9:39 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

6 پاسخ به “پایان یک پایان”

  1. Meci گفته :

    دوشنبه 12 بهمن1388 ساعت: 8:48

    هی هورااااا هی هی امتحاناش تموم شد

  2. Meci گفته :

    دوشنبه 12 بهمن1388 ساعت: 8:53

    خواهش دارم
    بله من بارها گفته ام که هیچکی به جز من دوستت نداره :دی
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    خواهر من یه ذره جنبه هم خوب چیزی ها

  3. aria گفته :

    دوشنبه 12 بهمن1388 ساعت: 23:21

    hala k emtehanat tamom shod javabe eshghe man chi shod?????????? h

    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    هر موقع انقدر جرات پیدا کردی که با اسم خودت بنویسی منم جوابتو میدم

  4. قهوه و سیگار گفته :

    سه شنبه 13 بهمن1388 ساعت: 0:46

    خوبه که تموم شد امتحانات,موفق باشی.
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    مررررررررررررسی….همچنین

  5. احسان عیوضی از افریقا گفته :

    سه شنبه 13 بهمن1388 ساعت: 12:51

    آدرس وبلاگ رو عوض کردم

    وارد همون صفحه قبلی بشید ، لینک جدید وبلاگهام رو گذاشتم …

  6. aria گفته :

    سه شنبه 13 بهمن1388 ساعت: 13:44

    khob mikhy begina dige
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    شما با اسم خودتون بنویسید تا منم حوابتون رو بدم. آخه چطوری میشه به یه آدم ترسو آدم یه همچین حرفایی رو بزنه؟