همین دیگه کلا!

یه کادوی غیر منتظره: دیروز بعد از اینکه دیدم قبول شدم، به چنتا از اساتیدم که شماره هاشونو دارم -و همیشه باهاشون در تماس هستم-  زنگ زدم که هم خبر رو بهشون بگم و هم اینکه ازشون تشکر کنم برای زحماتی که برام کشیدن…یکی از استادام که واقعا ماهه و عالی، خانمش پیش من زبان میخونه. امروز که خانمشون اومدن، دیدم از تو کیفشون یه بسته خیلی خشگل درآوردن و دادن به من. یه روسری خیلی ی ی خشگله که از طرف استادم و همسرشون کادو گرفتم…اصلا انتظار یه همچین چیزی رو نداشتم. واقعا شوکه شده بودم…مامانم هم بهم کادو مانی -Money- داد…انقزه خر کیفم که نگو و و!

؟ : ……………دیگه همین، دیگه کلا!

یادگاری: این چند روزه به قول خودم در حد مرگ (و به قول مبین در حد لالیگا) اینو خیلی گوش میکنم…دلیلش رو هم نمیخوام بگم. همین!

مگه منم نمیتونم؟: چرا یه سری از آدمایی که با من برخورد دارن همیشه فکر میکنن که من هیچ درد و ناراحتی و غمی ندارم؟… چرا همیشه مردم ما عقلشون به چشمشونه؟… چون خیلی کم پیش میاد که از دردام حرفی بزنم و همیشه سعی میکنم به همه چی بخندم، شد دلیل بر اینکه چیزی تو دلم ندارم و نقش سیب زمینی رو ایفا میکنم؟

+ نوشته شده در ;چهارشنبه نهم بهمن 1387ساعت;2:6 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 28 ژانویه 2009 ساعت 2:06 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

«
»
 

17 پاسخ به “همین دیگه کلا!”

  1. آرام گفته :
    ژانویه 28th, 2009 at 11:29 ب.ظ

    چهارشنبه 9 بهمن1387 ساعت: 23:29

    سلام گلم
    تبریک میگم
    آفرین خیلی خوشحال شدم

    جدا کارت عالی است واقعا زندگی هدفمندی داری و این بهترین نوع زندگی است به نظر من
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    سلام دوس جون
    ممنون

  2. مبین.م گفته :
    ژانویه 28th, 2009 at 11:34 ب.ظ

    چهارشنبه 9 بهمن1387 ساعت: 23:34

    اولا که کادو مبارک…ماهم بهت کادو مجازی میدیم
    چرا تو نباید از دردات بگی و واسه دلت آهنگ غمگین گوش کنی…لالایی ویگن یادت نره
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    ممنون…از این گلا هم ممنون. من عاشق گل رزم. چه مجازیش چه حقیقیش.

    والا نمیدونم چرا بقیه فکر میکنن که من نباید بگم

  3. آرام گفته :
    ژانویه 28th, 2009 at 11:34 ب.ظ

    چهارشنبه 9 بهمن1387 ساعت: 23:34

    چه خوش سلیقه بودند
    آفرین به استاد و خانومش جدا که باکلاس هستند

  4. آرام گفته :
    ژانویه 28th, 2009 at 11:36 ب.ظ

    چهارشنبه 9 بهمن1387 ساعت: 23:36

    سلام داداش مبین
    خوبی
    مسی جان و اوری گرامی هم هرچند نیستند عرض ادب دارم خدمتشان
    دلم برای همتون تنگ شده بود
    حالا انگار چند سال نبودم

  5. آرام گفته :
    ژانویه 28th, 2009 at 11:37 ب.ظ

    چهارشنبه 9 بهمن1387 ساعت: 23:37

    پریا جونم به قول داداش مبین هرچه دل تنگت می خواهد گوش کن گلم

  6. پرهام گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 1:43 ق.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 1:43

    سلام
    کادوی من هم همین گل
    چون گفتید دوست دارید
    اگه یه روز بیام وب شما و یه پست غمگین باشه
    یکی می گفت هر کی بیشتر می خنده، درد و غم هاش هم بیشتره
    ولی دلش بزرگتره که شادی رو برای بقیه می خواد
    امیدوارم غم هاتون بیشتر نباشه
    ولی همچنان این خوبی رو داشته باشید که برای دیگران…
    هرچی فکر کردم نفهمیدم چرا این قسمت آخر رو نوشتید
    یا اون آدم ها
    یا من
    یه جای کار می لنگه!

  7. meci گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 9:22 ق.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 9:22

    خواهر با سرعت نور آپ میکنی؟
    هر چي دوست داري بگو خواهر اينجا 4ديواري توست ما هم گوش جان ميسپاريم

  8. meci گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 9:24 ق.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 9:24

    در اين دنياي مجازي دست مان مقاديري بسته است پس ما هم شاخه گلي تقديم ميكنيم
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    قربان شما خواهر…اگر ناراحتید که در اینجا دستتون بسته است، آدرس بدم تا از ناراحتی در بیایین؟
    به خدا طاقت دیدن ناراحتی دوستان رو ندارم ها!!!

  9. سابقا اوری گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 11:48 ق.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 11:48

    کادو: ببین من میگم داری دست پیش میگیری که پس نیفتی. کادو رو نوشتی که ما هم کادو بدیم و صدامون در نیاد که باید یه جوجه میدادی. حالا هر جور راحتی
    ؟: چه سوال سختی
    یادگاری: اینترنت ما همچنان زاییده پس این آهنگ رو هم مثل موارد قبلی که قرار بود واسمون تعریف کنی. تعریف کن
    مگه منم نمیتونم: دوستان در مورد اینکه میتونی نظر دادن پس من در مورد محتوای این موضوع چیزی نمیگم. ولی خدا وکیلی این جمله از لحاظ دستوری چه صیغه ایه؟ مگه منم نمیتونم؟
    ماضی کشک
    مضارع هویچ
    حال گرفته
    همینی که هست. به من چه ربطی داره
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    چه عجب شما پیداتون شد!!!
    اگر سابقا اوری بودید، جدید چی هستین؟
    کادو: جدا منظورم رو متوجه شدی؟

  10. آرام گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 6:20 ب.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 18:20

    سابقا اوری همون داداش اوری است؟
    اوری چی کار کردی داری تغییر نام میدی؟

  11. meci گفته :
    ژانویه 29th, 2009 at 7:01 ب.ظ

    پنجشنبه 10 بهمن1387 ساعت: 19:1

    آرام فهمیدی به منم بگو اوری پیداش که نیست تغییر نام هم که داده!!
    ما کم کم داریم نگران این برادر اوری میشویم نکنه معتاد شده؟؟؟

  12. meci گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 9:20 ق.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 9:20

    سلام خواهر الان این اهنگ رو گرفتم گوش دادم آخی هوایی بس دپ انگیز داشت باشد که همگی خوب باشید الان یه جورایی همه تعطیلن اوری معتاد شده پریا دپ زده آرام حضورش کم رنگ و کم رنگ تر میشود مبین دپ زده ولی خوب دلیل قابل قبول داره.
    هی روزگار!!!!

  13. آرام گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 11:14 ق.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 11:14

    وای پریا چقدر این عکست قشنگه
    دختر خوشگل
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    شرمنده میفرمایید خواهر

  14. آرام گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 11:14 ق.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 11:14

    نکنه این شال همونی که هدیه گرفتی؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    اون روسری بود خواهرم نه شال

  15. آرام گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 12:10 ب.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 12:10

    پریا من عضو شدم همونی که می دونی
    دعوت از دوستان چه جوری یو را دعوت کنم
    یعنی نمی دونم نامت چیه

  16. پوریا گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 12:23 ب.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 12:23

    مبارک … متبرک … تبرک !

    حمییییییییییییییییییییییییییییید بیا این هدیه رو دیگه!

  17. آرام گفته :
    ژانویه 30th, 2009 at 12:25 ب.ظ

    جمعه 11 بهمن1387 ساعت: 12:25

    پریا یک سوال دیگه باید برای ادامه عضویت پول پرداخت کنیم
    آخه زده کروب و اعتبار کروب