سوز نرم…سوز گدا کش

دیشب تا صبح یه صداهایی میشنیدم وقتی خواب بودم. همش یه چیزی می خورد به پنجره. بعدا” متوجه شدم که صدای بارونه. صبح که بیدار شدم تا کارهام رو بکنم و برم، یه نگاهی به بیرون انداختم و دیدم وای ی ی…خدای مهربون!!! برف اومده. خیلی خوشحال شدم و کلی یخ کردم تا برف رو دیدم. تا قبل از اون گرمم بود ها.

بیرون که رفتم دیگه آفتاب شده بود اما یه سوز نرمی* می اومد که همچین خوش خوشانم میشد. تو مترو که بودم از ایستگاه اکباتان به بعد با اینکه هنوز آفتاب بود اما کولاک بود. چیتگر هم حسابی برف نشسته بود.اما شب که برمیگشتم این سوز نرم تبدیل به سوز گدا کش شده بود.صورتم به کل منجمد شده بود و حس میکردم اگر یه کلمه دیگه حرف بزنم صورتم پاره میشه.

تا جایی که یادمه این اولین باری هست که شب یلدا برف اومده.آخ جون فردا شبم هم یلدا هست.

WOW!!! بچه های دانشگاه امروز تا من رو دیدن کلی ذوق کردن. میتونم بگم بیشتر از خودم حتی.همشون از اینکه من گچ پام رو باز کردم کلی خوشحال شدن. جدی جدی نمیدونستم که این همه محبوب و معروف هستم بینشون.حتی کسایی هم که من نمیشناختم،از رشته های دیگه،می اومدن جلو و برام آروز میکردن که دیگه مشکلی برام پیش نیاد. جدا” که باید بگم عجیبا” غریبا.

اون مامور ایستگاه مترو(Very Important Paria) هم اون روز اومده بود جلو و با من حرف زده بود،امروز که من رو دید با لبخند من رو نگاه کرد و انگار یه چیزی گفت و چون من تو گوشم موزیک بود فقط گفتم ممنون.یه سوال؟! اگر بهم با لبخند فحش داده باشه چی؟؟

وای باز هم ایضا” WOW!!!!! بالاخره برام کارت دعوت به جشن چله چلراغ اومد. کارت دعوت شب چله چلچراغ

خیلی خوشحالم.یه چیزایی بیشتر از خوشحالی.تو مایه های ذوق مرگ.یکشنبه که برم حتما” عکسها و گزارشش رو میذارم اینجا.

*جدا” این ترکیب “سوز نرم” به چه معنی هست؟؟؟

+ نوشته شده در ;جمعه سی ام آذر 1386ساعت;2:33 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در جمعه, 21 دسامبر 2007 ساعت 2:33 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

4 پاسخ به “سوز نرم…سوز گدا کش”

  1. کاوش گفته :

    جمعه 30 آذر1386 ساعت: 2:56

    سلام

    اتفاقا وبلاگ پر باری داری

    من تمامی مطالب وبت رو خوندم

    اما یه سوال این " جشن جلجراغ " جیه ؟؟

    مر 60

  2. papary گفته :

    جمعه 30 آذر1386 ساعت: 14:20

    یک گردهمایی صمیمی و دوستانه است با حضور خوانندگان چلچراغ و همه ی اعضای تحریریه ی چلچراغ ( نویسنده ها و . . . ) و با حضور مهمان های دیگه ( که با نظرسنجی از خواننده ها دعوت میشن احتمالا!!!! ) یه جور جشن شب چله ی شلوغ و خوب!

  3. شیوا گفته :

    شنبه 1 دی1386 ساعت: 17:47

    وایییییی……. چه خوب……. امیدوارم خیلی خیلی بهت خوش بگذره عزیزم…….. حتما گزارششو بده…… بعدشم نری اونجا هی عشوه بیای ییهو کسی عاشقت بشه…..باز به رقیبای شهاب اضافه بشه……… همین روزا با خان داداشم میایم خواستگاری……… راستی اینجا هم داره برف میاد…… جات خالی دارم میرم عروسی…. اصلا عروسم نمی شناسم……… حالا وقتی اومدم گزارششو می دمبووووووووسسسسسسسسس

  4. شیوا گفته :

    دوشنبه 3 دی1386 ساعت: 11:13

    سلام…….پس چی شد گزارشت…. منتظرماااااااااااااا.بوس