کدبانو در یک هفته

این یه هفته ای که مامانم نبود خیلی دیگه کدبانو شده بودم. تا قبل از این همچین یه نموره کف بانو بودم.اما همچنان سر حرفم هستم که لعنت به این کارخونه.اه ه ه ه ه.

کار خونه پدر آدم رو در میاره.(قابل توجه آقایون محترمی که فکر میکنن خانومشون تو خونه کاری نمیکنه).یه نمونش امروز.از صبح که پاشدم همش تو آشپزخونه بودم و کار میکردم.همش هم برنامه شیکم بودا.از صبح وایمیسی رو پا که تو سیم ثانیه همش رو بخوری و بره پی کارش.خدایی کار خونه نفس گیره.

از کارای خونه فقط آشپزی رو دوست دارم.آخه تنها کاریه که فقط توش تنوع داره،و البته سخت ترینه.کافیه یه جاش رو اشتباه کنی،اونوقته که باید مهمون سر کوچه باشی.اگه پای تعریف نذاری،دستپختم خیلی خوبه.خوش به حال بعضیا.امروز یه لوبیا پولو و یه سوپی درست کردم چل ستون چل پنجره،بس که خوب شده بود..پریشب ماکارانی گذاشتم-با ته دیگ سیب زمینی-.منم که دیوونه ماکارانی،به کسی امان ندادم.

انگار مامانه نباشه بهتر درست میکنم.آخه وقتی اون هست هی میاد تو دست و پای آدم و هی دخالت میکنه که مثلا” فلان چیزو بریز توش و بیسار چیزو زیاد ریختی….وای ی ی ی چقدر روغن ریختی و از این حرفا.کافیه که یه نفر تو کار من هی دخالت کنه اینطوری،ول میکنم میرم و قیدش رو میزنم به کل. اما این یه هفته خودم بودم و خودم و هر کاری خواستم به سلیقه خودم انجام دادم.و البته عالی.شما  هم بفرمایید نوشابه)

دارم وسوسه میشم که یه سی دی آموزشی بدم بیرون به نام ” چگونه در یک هفته کدبانو شویم!”

+ نوشته شده در ;شنبه هشتم دی 1386ساعت;0:48 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در شنبه, 29 دسامبر 2007 ساعت 12:48 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

3 پاسخ به “کدبانو در یک هفته”

  1. Mohammad گفته :

    دوشنبه 10 دی1386 ساعت: 1:56

    پلو رو اینطوری مینویسن
    راستی از اون CD ها هم میرن میفروشن، 500 تومن ناقابل !!!!!

  2. کاوه گفته :

    دوشنبه 10 دی1386 ساعت: 15:1

    سلام

    من مگه چند وقته اینجا نیومدم؟!!!

    نه به اینکه هفته به هفته آپ نمیکنی نه اینکه یه دفعه نوشتنت میگره صدتا پست رو باهم میزنی

    راستش فعلا وقت نکردم همه پستهای عقب مونده ات رو بخونم، علی الحساب فقط این دو سه تای اخیر رو خوندم.
    اونقدر از آشپزیت تعریف کردی که ماهم هوس کردیم. خوب شب خونه باشید، برای شام تشریفمونو میاریم.

    چون زیاد وقت نداریم فقط لوبیا پلو، سوپ و ماکارونی و … درست کن.

  3. کاوه گفته :

    دوشنبه 10 دی1386 ساعت: 15:4

    در ضمن سال نوی میلادی هم مبارک