تولد یه دوست تازه ی قدیمی
امروز یه امردادی¸دیگه بدنیا اومد و یه شیر به شیرها اضافه شد. البته این شیر ما خیلی پیشرفته هست و در جمع شیران و غیر شیران به معمار معروفه!… چه چیزا!!!
معمار¸ ما یه ذره بگی نگی بیکاره! البته من خیلی تلاش کردم چند باری سرکارش بذارما، اما خب نشد که بشه و بعدش اونم تلافی کرد و اساسی منو سرکار گذاشت و بقول خودش “از سر کار گذاشتن دیگران لذت میبره”! 😀
حتی یه جاهایی هم بشدت منو سکته داد! نمونش … و … و …! بگم؟ بگم؟ 😀
تو این مدت کوتاهی که باهم دوست شدیم، یه جورایی حس میکنم خیلی بیشتر از اینا همدیگه رو میشناسیم و باهم دوستیم. حالا یا معمار واقعا دوست داشتنیه، یا من، ای ی ی همچین “به اندازه یک دقیقه” دوست داشتنی هستم! 😉 … که گزینه صحیح “الف” میباشد.
خلاصه که معمار جان، با کلی آرزوهای خوب -که فقط ازم نخواه دوباره تکرارشون کنم چون سوتی میدم حتما ;)- حسابی هوارتا تولدت مبارک! و امیدوارم امسال آره و اینا و اونا!! (آیکون بوس و بغل و از این حرفا)
آگوست 3rd, 2010 at 12:12 ق.ظ
تولدش دوبله مبارک ! چون معماره ! :دی !
—————————
پارتی بازی داریم؟ 😉
آگوست 3rd, 2010 at 12:14 ق.ظ
آقا مرداد خیلی کیف می ده ! همش تولد و تبریک و جشن و شادیه ! خدا شما مردادی ها رو حفظ کنه انشالله ! :* ( من یعنی این کلمه رو به کار نبرم رو دلم می مونه ! )
—————————
ممنون… ایضا ماه های دیگه رو
انشالا :))))))
اصلا یه چند روز دوز انشالا، ماشالای خونم کم شده 😉
آگوست 3rd, 2010 at 7:19 ق.ظ
وااااااااااااااااااااااااااااای پریاااااااااااااااااااا جونم،مرسی
کیکم هم که آبیه….
پریا مرسی بابت همین مدت کوتاهی که با همیم،مرسی بابت خنده هایی که به لبم آوردی و مرسی بابت اون شونه هایی که اجازه دادی روشون گریه کنم
الهی قربونت بشم
—————————
خواهش میکنم. کاری نکردم که آخه
منم از تو ممنونم. تو هم کم خنده به لب من نیاوردی 🙂
امیدوارم از این به بعد رو شونه های قه قه خنده هات رو پذیرا باشم. دوست ندارم گریت رو ببینم.
خدا نکنه. خوش باشی همیشه
آگوست 3rd, 2010 at 7:41 ق.ظ
سلام خواهر؛ پس نفر سوم هم پيدا شدند…
تولدشون مبارک… ديگه بايد به مناسبت تولد سه نفر امردادي جشن پارتي با حضور جمع کثيري از دوستان راه بيندازيد!
ما را هم دعوت کنيد. راستي اون عروسکي که روي کيک هست اونهم خوردني هست يا نه؟؟؟
—————————
سلام
منتظر اطلاعیه های آتی ما باشید
آگوست 3rd, 2010 at 8:43 ق.ظ
در جواب كامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : جا براي جلافت بسيار است … كارآفرين نمونه نيستيم … شايد برنده كار بهم زن نمونه بشيم البته … بسي ديگرانند از ما بهتران … در هر صورت اعلان عمومي ميكنيم …
—————————
نفرمایید اینو!
مگه میشه شما نمونه نباشید؟
آگوست 3rd, 2010 at 8:43 ق.ظ
اي الهي
تولد ايشونر و اعلان عمومي كنيم … چه ميكنن اين جمع مرداديون !!!
—————————
اصلا یک ساله و یک امرداد
آگوست 3rd, 2010 at 8:45 ق.ظ
در جواب كامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : (آیکون دستامو با التماس گرفتم جلوی صورتم) !!! پريا خانوم من جنس شما امردادي ها رو نشناسم كه ديگه نشد كه !!! من كه ميدونم شما ها هر كاري بكنيد تهش يه امردادي هستيد ديگه …
—————————
حتی در برخی موارد امردادی تر هم هستیم!
راستی احسان اسمتو می خوام اقضا کنم ها!!!!
آگوست 3rd, 2010 at 10:58 ق.ظ
نه پارتی بازی که نه ! اما ما معمارا هوای همو داریم ! :دی ! اتحاد و این حرفا ! :دی !
:)))) از این به بعد سعی می کنم این کلمات رو بیشتر به کار ببرم که هیچ وقت کمبودشون احساس نشه ! :))))
—————————
پس دم شوما معمارین خیلی گرم
آگوست 3rd, 2010 at 2:12 ب.ظ
در جواب كامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : اقضا يعني چي ؟؟؟
—————————–
منظورم همون افشا بود 😀
آگوست 3rd, 2010 at 2:14 ب.ظ
در جواب كامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : من هم از همين تريبون اعلام و اينا كه ضاكر مربوط ترو خدا عوض هكيدن وبسايت پپري كه موجب لهيدن و فرو رفتنت در چرخ گوشت ميشه ، خيلي منطقي و بدون استرس برو خواستگاري …
—————————–
چی چی رو برو خواستگاری؟
واسه خودت بریدی و دوختی؟؟؟
آگوست 3rd, 2010 at 2:57 ب.ظ
در جواب كامنتتون »
خب مگه بده … خواستگاري رو ميگم
—————————-
آقا بذار زندگیمون رو بکنیم!
آگوست 3rd, 2010 at 2:58 ب.ظ
در جواب كانتتون »
احسان عیوضی مینویسد : سنبانسا خهصعثخهصث خص … قبوله … منظور افشا بوده … شبتيلشتيشاتسياتشلي
—————————-
:))))))))))))))))
شما بذار به پای شاهکار بودنم