یوگی و دوستان

مرخصی: ثبت نام کارشناسی امروز بود. صبح با کلی اعتماد بنفس پاشدم رفتم دانشگاه که ببینم برای مرخصی باید چه غلطی کنم! اصلا اسم منو الان وارد میکنن یا نه؟ از مدارکی هم که گفته بودن فقط شناسنامه و عکس و کپی داشتم. نه مدرک معادلی نه ریز نمره ای…خیلی محترمانه گفتن “شما که هنوز هیچ مدرکی نداری غلط خوردی (!) که با این همه اعتماد بنفس اومدی اینجا و وقت مارو میگیری. برو شهریور با ولیت بیا. یعنی با همون مدرکم.”

پروژه مالی: یه چند روزی بود حالی به روده های مبین و دوستان (بر وزن یوگی و دوستان) نداده بودم، گفتم بیام این خبر رو اعلام کنم که از خجالت مبین و دوستان دربیام…نمره پروژه مالیمم اومد. اومد دیگه! چی بگم وقتی خودتون میدونین چند شدم! حتما باید مستقیم حرف بزنم؟…تا الان ۴ تا ۲۰، یه ۱۹.۵ دارم تو کارنامم. مبین خوبی؟

+ نوشته شده در ;شنبه نوزدهم بهمن 1387ساعت;7:40 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در شنبه, 7 فوریه 2009 ساعت 7:40 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

«
»
 

9 پاسخ به “یوگی و دوستان”

  1. مرتضی گفته :
    فوریه 7th, 2009 at 9:18 ب.ظ

    شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 21:18

    یعنی حله؟ میشه این ترمو مرخصی بگیری؟
    مطمئنی توی دبستان درس نمیخونی؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    آره میتونم.
    چرا؟ مگه تنها تو دبستان 20 میدن؟ یا فقط اونجا کارنامه هست؟

  2. Meci گفته :
    فوریه 7th, 2009 at 9:47 ب.ظ

    شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 21:47

    ای پریا بترکی بیچاره مبین خوبه هنوز نیومده اینجا
    پریا راست بگو این چه دانشگاهیه؟؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    خواهر جان ما تو هر دانشگاهی باشیم میتونیم 20 بگیریم. ضمینش خدادادیه

  3. مبین.م گفته :
    فوریه 7th, 2009 at 9:49 ب.ظ

    شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 21:49

    ببین من واقعا شرمناک میشم از این که این نمرات را در کارنامه تو می بینم…..ما رو که یوگی می کنی…..ببین اصلا دیگه عمرا نمیام جلو آیفونتون!
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    خداروشکر بالاخره متوجه شدی که همه این کارا بخاطر این بود که نیایی جلو آیفونمون

  4. Meci گفته :
    فوریه 7th, 2009 at 10:09 ب.ظ

    شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 22:9

    پریا هر کی لینکدونی وبلاگت رو ببینه فکر میکنه بالاخره یه جوری وصلی به چلچراغ چه خبره؟؟اونجا کار میکنی؟؟؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    نه خواهر اونجا کار نمیکنم. اما از سینه خیزان این مجله هستم

  5. مبین.م گفته :
    فوریه 7th, 2009 at 11:02 ب.ظ

    شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 23:2

    ای بلا گرفته!…….خوب حاضر جوابی هااااااااا
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    این تازه یکی از قابلیتهامه…از هر انگشتم یه هنر میریزه

  6. meci گفته :
    فوریه 8th, 2009 at 6:51 ق.ظ

    یکشنبه 20 بهمن1387 ساعت: 6:51

    من که نفهمیدم بالاخره با مبین کار داشتی یا من؟؟
    رشته منو پرسیدی؟؟

  7. مبین.م گفته :
    فوریه 8th, 2009 at 3:28 ب.ظ

    یکشنبه 20 بهمن1387 ساعت: 15:28

    سلام.چطوری؟!….حال و احوال آیفونتون چطوره؟!….مانیتورش سالمه یا نه؟!

  8. meci گفته :
    فوریه 8th, 2009 at 5:58 ب.ظ

    یکشنبه 20 بهمن1387 ساعت: 17:58

    جانم بفرمایید؟با من کار داشتین؟؟امرتون رو بگید گوش میکنم

  9. meci گفته :
    فوریه 8th, 2009 at 9:06 ب.ظ

    یکشنبه 20 بهمن1387 ساعت: 21:6

    امرتون چی شد؟؟منتظرم