شب یلدا
…خدايي استدلال رو حال كردي!!!
امشبم تلپ شديم خونه خواهرم…بگي نگي هم يه ذره ناخوشه اما چه كنيم كه چتر بودنم عالمي داره واقع
ا…سال ديگه خواهر زادم اين موقع حدوداي ۳ يا ۴ ماهشه…الهي قربونش برم
2 پاسخ به “شب یلدا”
دو کلوم حرف حساب
تو این وبلاگ از هر چی که فکر کنی مینویسم. حوصله اینو ندارم که برای هر موضوعی یه وبلاگ باز کنم.
وبلاگم هم بازدید کننده زیادی نداره( اینو میتونی از آمار سایت ببینی خودت)..حالا چه اصراریه که هوارتا بازدید کننده داشته باشم؟همین چنتایی هم که میان خیلی هم خوبه.اگر خوشت اومد و حال و حسش رو داشتی بازم سر بزن.In this weblog I write about whatever you may imagine. I don't have the patience to open a weblog for every subject. Also, my weblog does not have a lot of visitors (you can see this for yourself from the site statistics) and what do I need with a bunch of visitors? Those few who do come are really good. If you enjoyed it and you feel like it, come back again.
دسامبر 21st, 2008 at 12:26 ق.ظ
یکشنبه 1 دی1387 ساعت: 0:26
خواهرزاده‌ی پپری. و بعد‌ها نوه و نبیره و ندیده‌ی پپری، شب‌های یلدا بستنی خواهند خورد. و خواهند گفت این یک سنت خانواده‌گی هست. برای این‌که تا آخر سال سرما به آدم نفوذ نخواهد کرد.
دسامبر 27th, 2008 at 11:37 ق.ظ
شنبه 7 دی1387 ساعت: 11:37
سلام
خیلی خییلی قشنگ مینویسی.من هم تازه شروع کردم تو دلی هام!! رو بنویسم.خیلی دوست دارم تو لینک لیست شما باشم.شما هم هستین!