افتضاح توو افتضاح
راستی؟! نمره شرکتها هم اومده بود.به خدا خجالت داره که این نمره رو گرفتم…مایه شرمساریه والا.هنوزم که یاد اون روز می افتم تمام بدنم همون دردی رو که زمین خورده بودم حس میکنه.نمرم شده ۱۵.اما میون نمره های دیگه که نگاه میکردم نمره من جزء خوبا بود.اما من به بقیه چی کار دارم آخه؟!
تا اینجا از دوتا امتحانم راضی نبودم.یکی نمره این شرکتها که بازم خدا جونیم رو شکر که قبول شدم،اون یکی هم اقتصاد که خدا جونیم میدونه چی میشه…قبول میشم اما نمرش برام مهمه.فکر کنم دارم میشم مثه این آدمای وسواسی که همش دست و پاشون رو آب میکشن.اما من به جای دست و پام هی دارم کتابام رو آب میکشم.فعلا” هم که هر چی غربزنم و آه و ناله کنم فایده نداره…دیگه دادم و تموم شده و رفته.