افتضاح توو افتضاح

اقتصادم رو دادم اونم با چه افتضاحی. ۲۰ تا سوال تستی و یه دونه تشریحی ۵ نمره ای بود.اینطور که از همه آمار گرفتم همه این سوال تشریحی رو گند زدن…به استادم که زنگ زدم و بهش گفتم انگار اکثریت خراب کردن گفت:” سعی میکنم با دست باز تصحیح کنم برگه هاتون رو”…خدا بخیر کنه تا اون موقع.

راستی؟! نمره شرکتها هم اومده بود.به خدا خجالت داره که این نمره رو گرفتم…مایه شرمساریه والا.هنوزم که یاد اون روز می افتم تمام بدنم همون دردی رو که زمین خورده بودم حس میکنه.نمرم شده ۱۵.اما میون نمره های دیگه که نگاه میکردم نمره من جزء خوبا بود.اما من به بقیه چی کار دارم آخه؟!

تا اینجا از  دوتا امتحانم راضی نبودم.یکی نمره این شرکتها که بازم خدا جونیم رو شکر که قبول شدم،اون یکی هم اقتصاد که خدا جونیم میدونه چی میشه…قبول میشم اما نمرش برام مهمه.فکر کنم دارم میشم مثه این آدمای وسواسی که همش دست و پاشون رو آب میکشن.اما من به جای دست و پام هی دارم کتابام رو آب میکشم.فعلا” هم که هر چی غربزنم و آه و ناله کنم فایده نداره…دیگه دادم و تموم شده و رفته.

+ نوشته شده در ;چهارشنبه هفدهم بهمن 1386ساعت;8:23 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 6 فوریه 2008 ساعت 8:23 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

Comments are closed.