بازگشت یک Lady
سلام. من برگشتم.
امروز (دوشنبه 15 شهریور 1389) ساعت سه و ده دقیقه بعد از ظهر برگشتم.
فعلا نمیگم کجا بودم تا پست های مربوط به این سفر یک هفته ای رو بنویسم و عکسایی رو که میشه بذارم.
به یاد همتون، علی الخصوص اون چند نفر خاص بودم حسابی. تو هر جلافتی که می سوزوندم یادتون میکردم و میگفتم کاش باهم بودیم. باور کنید جدی میگم. (هر کی دروغ بگه خر ِ)
چند تا نکته:
1- عکس هارو باید با فیل! نگاه کنید. فیل بانان! محترم از حالا آماده باشید. 😉
2- چون یک هفته کامل دسترسی به اینترنت نداشتم (دلیلش رو میگم تو پست ها) و چون تر! وبلاگم پر از کامنت های جواب نداده هست، میل باکس هام دارن منفجر میشن، تو گودر هم که بیشتر از هزارتا شر آیتم دارم، وبلاگ هایی هم که سر میزنم ماشالا همشون تو این یک هفته سنگ تموم گذاشتن و جبران کردن (حالا مواقع دیگه خیلی هاشون سال تا سال هم پست نمی نوشتنا)، احتمالا این چند روز هم انتخاب واحد دانشگاهم هست، باید چمدونم و محتویاتش رو جمع و جور کنم (منظورم سوغاتی ها نیستا، وسایل خودم رو میگم. سوغاتی هارو بعلت حواس پرتی جا گذاشتم تو مغازه! 😉 )، احتمالا یه ذره دیرتر پست مربوط به سفر رو میذارم. اما 100% پست بعدی مربوط به سفر هست.
3- مواردی رو که می نویسم همشون عین حقیقت هست و خودم با چشم های کاملا مصلح خودم! (با عینک طبی) دیدم. خودتون مقایسه کنید و نتیجه بگیرید.
4- چهار هم نداریم دیگه! 😉
سپتامبر 6th, 2010 at 7:46 ب.ظ
خسته نباشی!
سلام
کجا بودی؟ به من ربطی نداره سوغاتی هارو جا گذاشتی، من با یه آبنبات هم راضی میشم اما اگه ندی، بست میشینم اینجا تا سوغاتیم رو بدی. اگه بازم ندی میگم این حقه منو خورده. خودت میدونی
————————–
سلام
کذوم سوغاتی؟ کدوم کشک؟ 😉
سپتامبر 6th, 2010 at 8:12 ب.ظ
سلام سلام لیدی !
خوش اومدی 🙂 امیدوارم کلی خوش گذشته باشه .
منتظر عکسا و نوشته ها هستم !
بمیرم الهی ! کاملا درک می کنم الان گودرت داره می ترکه !
:)) چقدر سر اون وبلاگایی که سر می زنی خندیدم ! دقیقا منم ! تو این هفته سه بار آپ کردم ! حالا ماهی سه بار هم آپ نمی کردم ها ! آخریش رو همین الان گذاشتم رو وب !
دیگه زیاد حرف نزنم که می دونم سرت خیلی شلوغه
فعلا :*
————————–
سلام سلام بانو
ممنون، خیلی خوب بود
خوشم میاد خوب میگیری منظورم رو 😉
سپتامبر 6th, 2010 at 8:29 ب.ظ
khoshhalam ke bargashti….. ba en ke khamoosham delam kheyli barat tang shode bood
————————–
ممنون
خوشحالم که یکی از خاموش ها روشن شد بالاخره
سپتامبر 6th, 2010 at 9:05 ب.ظ
خوش آمدی و خسته نباشی
ایشالا که خوش گذشته
چون مطمئنم یکی از اون “علی الخصوص”ها من بودم، پس ممنونم ازت!!!
بیصبرانه منتظریم
————————–
مرررررسی
خواهر چه زود به خودت میگیری 😉
سپتامبر 6th, 2010 at 9:05 ب.ظ
ضمنا دلتنگ شده بودیم
خیلی دلتنگ شده بودیم
————————–
منم همینطور. انگار یه سال ازتون دور بودم
سپتامبر 6th, 2010 at 9:24 ب.ظ
سلام.اميدوارم سفر خوش گذشته باشه.گودر چيه؟
http://manokhodam8.blogfa.com/
————————–
سلام
ممنون
گودر یه چیز شبیه لپ تاپه 😉
سپتامبر 7th, 2010 at 12:03 ق.ظ
دلم برات تنگ شده بود
قول داده بودي شب قدر دعام كن
يادت بود؟
————————–
ممنون، منم دلم برای همتون تنگ شده بود
دعا کردم اونشب
سپتامبر 7th, 2010 at 1:40 ق.ظ
پریا، خوشحالم برگشتی
امیدوارم کلی خوش گذشته باشه
این چند روز که نبودی شر آیتم هام 40 تا در روز کمتر بود :وینک الان نگاه کردم دیدم هنوز نرسیدن 13 تا شر آیتم دارم ازت! خدا قوت آبجی.
وقتی آدم وقت نداره گودر بخونه، همه بلاگ نویس ها آپ می کنن ماشالا. این مربوط به قوانین مورفیه! و البته وضعیه که من این روزها باهاش دست به گریبانم.
————————–
ممنون الهام جان
جات خالی، یه عالمه خوب بود
13 تا رو همینطوری گذری شر کردم، باقی رو اصلا نگاه نکردم دیگه 😉
سپتامبر 7th, 2010 at 11:08 ب.ظ
پريا كجايي پس؟
:-s
————————–
همینجام، اما یه ذره سرم شلوغه
سپتامبر 8th, 2010 at 11:08 ق.ظ
ليدي
خوش اومدي به وطن
————————–
:)))))
ممنون
پس حلقه گلتون کوش که می خواستین بندازین گردنم؟ 😀
سپتامبر 12th, 2010 at 7:28 ق.ظ
خوب اول حلقه گل خدمتتون تقديم ميكنم
بعد ميرم توي پستاي ديگتون كامنت ميزارم
البته شما خودتون ببخشيد ديگه
دسته گله توش گل رز داره يه عالم
و به جناب گل فروش تاكيد كردم كه خار گلهارو هم نكنه
اميدوارم خوشتون بياد
:دي
:دي
:دي
————————–
بسیار بسیار موتوشکریم
گل رز که هست، اینش مهمه. حالا تیغ داشته باشه یا نداشته باشه فرقی نمیکنه. مهم گلشه!!!!
هر چه از دوست هم رسد نیکوست، مخصوصا که از طرف شما باشه 😀
سپتامبر 12th, 2010 at 9:43 ق.ظ
شما منو واقعا شرمنده فرموديد
ديگه قول ميدم كه صلح را برقرار كنم
————————–
با شناختی که از شما دارم، فک نکنم بتونی 😉
هاهاهاهاهاهاها