خاله چوسید دلم پوسید!
خیلی تلاش میکنم به روی خودم نیارم و چیزی نگم اما خب گاهی کم میارم و جوش میارم و… با خواهرمم که حرف میزنم نتیجش میشه مصداق “دلم گرفته بود رفتم خونه خاله دلم بازشه، خاله چوسید دلم پوسید!”
خلاصه که دارم دیوونه میشم و اصلا این وضع رو دوس ندارم.
“کسی از گربه های ایرانی خبر نداره” رو بالاخره دیدم. چند روزی بود که دانلودش کرده بودم اما وقت نمیشد ببینم.
قسمت دادگاه آقا نادر رو 100 بار دیدم. آهنگی هم که خودش می خونه رو به سره دارم گوش میکنم. بیخود نیست من به این حامد بهداد میگم “بهروز وثو.قی بعد از این!”
4 پاسخ به “خاله چوسید دلم پوسید!”
فوریه 25th, 2010 at 10:12 ب.ظ
پنجشنبه 6 اسفند1388 ساعت: 22:12
آخییی آبجی ناراحت نباش یه وقتایی پیش میاد من عکس مامانت رو دیدم به نظزم خیلی مهربون اومد
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
تو مهربونیش که شکی نیست اصلا، اما خب…
فوریه 25th, 2010 at 10:20 ب.ظ
پنجشنبه 6 اسفند1388 ساعت: 22:20
آره حامد بهداد تو این فیلم عالی بود اون تیکه دادگاش که ته خنده اس اونجا که مشروب درمیاره دیدی؟
تیکه هیچکسشم دوست داشتم
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
اصلا کل تیکه دادگاهش رو رو زمین ولو بودم
بد نبود اما 2 بار اول که دیدم فیلم رو حواسم به حامد بهداد بود
فوریه 25th, 2010 at 10:47 ب.ظ
پنجشنبه 6 اسفند1388 ساعت: 22:47
طفلی مامان ها
بدی مادر بودن اینه که مرخصی نداره که تمدد اعصاب کنن
اندکی صبر عزیزم
درست میشه
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
راست میگی خواهر
فوریه 27th, 2010 at 5:01 ق.ظ
شنبه 8 اسفند1388 ساعت: 5:1
جامد بهداد دوست میدارم