!A Perfect Night

این چند روزه که خواهرم اینا رفتن من و مامان حسابی تنها شدیم. انگار یه چیزی رو گم کردیم. اما از اونجایی که خدا کسه بی کسونه، تنها نموندیم تا حدودی.

۲ هفته ای میشد که با دوستم  -همسایمون که از اینجا رفتن-  قرار گذاشته بودیم که سه شنبه بریم سینما. اما چون یا من درس داشتم یا برای اونا کاری پیش می اومد نمیشد که بریم. تا اینکه خدا خواست و دیروز برنامه ردیف شد. خاله نرگسمم اومد و ۶تا ضعیفه ها دور هم بودیم.

عصری رفتیم فیلم “کتاب قانون”. واقعا از اون فیلمای خوبه که باید دیده بشه حتما. ساعت ۱۰ از سینما اومدیم بیرون و داشتیم پیاده می اومدیم خونه. یهو یه پیشنهاد توپ به ذهنم رسید و سریع گفتم!

جناب! آقای! مرتضی ناعمه (اگر اینجا رو میخونی کلی تحویلت گرفتما مرتضی!) که از دوستان بنده میباشند، یه جگر کبابی مدرن توپ زدن. چند روز بود که می خواستم برم و خود مرتضی رو ببینم، اما هی نمیشد.

دیشبم همینطور که پیاده می اومدیم یهو به ذهنم رسید پیشنهاد بدم بریم اونجا جگر خوری. بقول خودم ۶تا جیگر! میرفتیم ۶سیخ کباب سیخی چند؟ بخوریم. این جمعیت نسوان هم  -البته بغیر از من-  عاشق جگر و از این حرفا، زودی پایه شدن. فکر نمیکردم پیشنهادم اینطور با استقبالشون روبرو بشه. حالا مشکل این بود که چطوری باید ۶ نفری با هم بریم؟ سریع زنگ زدیم آژانس دم خونمون و یه پیکان فرستاد. ۴نفر پشت و ۲ نفر جلو نشستیم. خیلی حال داد تا اونجا از بس که خندیدیم. بیچاره راننده!

شدیدا پیشنهاد میکنم اگر رفتین اونجا  (یعنی نمی خوایین برین؟ واقعا که!) و خواستین کباب یا جیگر یا هر چیز دیگه ای بخورین، حتما قارچ کبابی رو هم امتحان کنین. البته اگر با فلفل قرمز زیاد باشه که عالی تر میشه دیگه. محشره مزش. دهنم آب افتاد الان جدی جدی!

راستی! از معدود رستوران هایی هست که دیدم فلفل قرمز رو میزاشون دارن. هر رستورانی که میرم همیشه باید درخواست فلفل قرمز بکنم در حالی که با نگاه عجیب صاحب مغازه روبرو میشم. انگار ازش خواستم همونجا هسته اتم رو بشکافه و بیاره رو میزم! اما تو مغازه مرتضی از این یه موضوع در بدو ورودم خیلی حال کردم و مشعوف گشتم.

من جوجه کباب خوردم. واقعا عالی کبابی شده بود. نه روش سوخته و جزغاله شده بود، نه وسطش خام و قرمز بود. با نارنج و قارچ و فلفل قرمزم که عالی بود.

موقع برگشت به خونه چون شیکما پر شده بود و حدودا یکی-دو کیلو وزن اضافه کرده بودیم مجبور شدیم با دو تا ماشین برگردیم. اما واقعا شب عالی رو داشتیم و کلی حال کردیم همگی.

آدرس مغازه مرتضی ناعمه:

تهران، خیابان آپادانا (خرمشهر)، جیابان نیلوفر، بالاتر از میدان نیلوفر، جنب کلانتری، جگر کبابی مدرن توکالی.

 

+ نوشته شده در ;چهارشنبه یازدهم آذر 1388ساعت;11:24 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 2 دسامبر 2009 ساعت 11:24 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

«
»
 

14 پاسخ به “!A Perfect Night”

  1. طراوت گفته :
    دسامبر 2nd, 2009 at 11:37 ب.ظ

    چهارشنبه 11 آذر1388 ساعت: 23:37

    ای بابا ! تقریبا همسایه ایم که ! راستی آپادانا نه و خرمشهر !!!!

    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    آپادانا

  2. دانشجوی شکلاتی گفته :
    دسامبر 2nd, 2009 at 11:39 ب.ظ

    چهارشنبه 11 آذر1388 ساعت: 23:39

    وایییییییییییی!هوس کردم!!!چه سینما رفتن پر محتوایی بوده!

  3. قوچ سر به زیر گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 12:35 ق.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 0:35

    وقتی عکس مرتضی ناعمه رو تو وبلاگ توکای مقدس دیدم انقدر ذوق کردم…راستی چرا اسمش توکالیه؟

    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    باورت میشه من اون پست رو خوندم، عکسش رو هم دیدم اما اصلا متوجه نشدم این مرتضی همون مرتضی هستش؟ آی کیو رو میبینی تا چه حدیه؟

  4. نـــگــارینــــا گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 10:57 ق.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 10:57

    برم بگم من دوست پریا هستم به حساب تو دیگه ؟ :دی
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    بعدشم چند قدم عقب تر وایسا که اگر چیزی خورد تو سرت جا خالی بدی بموقع

  5. Meci گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 12:29 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 12:29

    همین مرتضی ناعمه خودمون؟؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    یعنی چی "همین مرتضی ناعمه خودمون"؟
    غیرتی میشما!

    آره. مگه چنتا مرتضی ناعمه داریم؟

  6. الهام - روح پرتابل گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 12:38 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 12:38

    خیلی خوشم میاد از شبای اینجوری، خوش به حالتون

    کتاب قانون رو دیدم و تا حدود زیادی باهات موافقم

    آدرسش رو توی گوشیم یادداشت کردم و چون آقای میم به کباب و کبابی جات علاقه ی بیشتری نسبت به فست فودها دارن، روی شاخشه که خواهیم رفت. فقط یه مطلبی: بگیم دوستاتیم تخفیف داره یا کلاً خودت حساب می کنی؟ (آیکون سوت زدن و نگاه به آسمان)

    یه چیزی که به من ربط نداره و دوست ندارم دخالت به حسابش بیاری چون وبلاگ خودته و من هیچ حقی ندارم نظر این مدلی بدم. ولی به نظرم جلوی آپادانا توی پرانتز می نوشتی خرمشهر، خوبتر بود. کسی که کلاً این خیابون رو نمی شناسه بخواد توی نقشه دنبالش بگرده احتمال اینکه پیداش کنه کمه.
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    الان درستش کردم. مرسی پیشنهاد دادی. خوب بود
    آخه خودم اکثر خیابونا رو به اسم قبلی میشسناسم

  7. تبسم گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 4:01 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 16:1

    اینطور که تعریف کردی منی که الان سیر سیرم هم دهنم اب افتاد دختر
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    پس ببین من چی میکشم الان که اینجا نشستم

  8. !!! گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 6:44 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 18:44

    با ابن جمله خيلي حال كردم "بقول خودم ۶تا جیگر! میرفتیم ۶سیخ کباب سیخی چند؟ " ! حيف شد همه بايد جيگر ميخوردين كه قشنگتر بشه ! البته اون طوري ميشد زيره به كرمان بردن !
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    اونطوری دیگه خیلی روتین میشد

  9. Joker گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 7:33 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 19:33

    سلام! خوشحالم که به شما خوش گذشته…
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    ممنون

  10. مرحومه مغفوره گفته :
    دسامبر 3rd, 2009 at 10:43 ب.ظ

    پنجشنبه 12 آذر1388 ساعت: 22:43

    خوش باشی دختر خوب
    حیف که از جیگر متنفرم! ولی خب میتونیم بریم ایتالیانو رستورانو؟!
    ها نظرت چیه؟
    میگم این پرهام نیست اینجا چه خلوت به نظر میااااااد!!!

    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    مررررسی تو هم همینطور
    ایتالیانو رستوران که میمیرم براش. پایم هر موقع بگی.
    آره جدا!

  11. پرهام گفته :
    دسامبر 4th, 2009 at 12:16 ق.ظ

    جمعه 13 آذر1388 ساعت: 0:16

    آخجون غذا
    میگم همین مرتضی است که وبلاگ داره و منم میشناسم؟؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    برادر موری منظورته؟
    نه بابا. اون برادر موریه این مرتضی ناعمه

  12. پرهام گفته :
    دسامبر 4th, 2009 at 3:16 ق.ظ

    جمعه 13 آذر1388 ساعت: 3:16

    خب نمیشناسم
    کی هست حالا؟
    38834
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    یه بنده خدایی از دوستان من.

  13. الهام - روح پرتابل گفته :
    دسامبر 4th, 2009 at 11:07 ق.ظ

    جمعه 13 آذر1388 ساعت: 11:7

    دیدی حالا جواب ون یکی سوالمو پیچوندی

    خیابان نیلوفرم نوشتی جیابان

    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    تابلو بود پیچوندم؟

    اشکال ندارهو خواننده باید عاقل باشه

  14. HAMED گفته :
    ژانویه 31st, 2012 at 11:16 ب.ظ

    DAMET GARM
    MAN CHAN BAR OONJA RAFTAM VA HAMECHISH KHOOB BOOD
    EMSHAB HAVAS KARDAM VA TOO GOOGLE ZADAM JIGAR MEYDOON NILOOFAR
    KE SHOMARASHO GIR BIARAM BA PEYK BARAM BEFRESTE
    WEBLOGE SHOMARO PEYDA KARDAM:d
    AZ TARIGHE WEBLOGE SHOMA FAHMIDAM ESMESH CHIE
    ESMESHO SEARCH KARDAM IN LINK OOMAD
    http://bartarinha.com/ad/12063/جگر-کباب-مدرن-توکالی
    VA INJOORI SHOD KE ALAN BARAM BE LOTFE WEBLOGE SHOMA 1 SIKH BALE MEXICI YE SIKH BALE ZAFEROONI VA 3 SIKH KABAB AVORD
    KHEILIAM BA ADAB BOOD TARAF PAYE TEL BAR AKSE BAGHIE KABABIA
    DAME HAME BA MARAMA GARM VA JAYE SHOMA KHALI
    BESYAR KHOSHMAZAS
    ————————–
    نوش جان