سفرنامه پر
![](http://www.blogfa.com/layouts/mblue/leftc.gif)
![](http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/2.gif)
تو اون چند روزی که اونجا بودیم، بلا استثنا تمام مامورای شهرداری با کلاه ایمنی که کارگرای ساختمونی سرشون میذارن کار میکردن…جدا متوجه نشدم چرا و از عجایب بود واقعا
یک پاسخ به “سفرنامه پر”
![پیگری نوشته های وبلاگ از طریق خوراک](http://www.papary.ir/wp-content/themes/pluralism/images/rss.png)
تو اون چند روزی که اونجا بودیم، بلا استثنا تمام مامورای شهرداری با کلاه ایمنی که کارگرای ساختمونی سرشون میذارن کار میکردن…جدا متوجه نشدم چرا و از عجایب بود واقعا
اکتبر 29th, 2008 at 7:18 ب.ظ
چهارشنبه 8 آبان1387 ساعت: 19:18
وقتی که عشق را زیبا بنویسی،
فرقی نمیکند که قلم
از ساقه های نیلوفر باشد
یا از پر کبوتر…..
"حسین منزوی"