غلط کردم

به خدا غلط کردم دیگه…نمی خوام برم دانشگاه…حالا الکی میگما …اما واقعا” به غلط کردن افتادم امروز…امروز انقدر رفتم بالا و پایین که دارم میمیرم…شدم عین اسب…ماشالا همه گروه ها و سایتم که از طبقه سوم پایین تر نیستن…بزنم به تخته تو دانشگاه ما هم کلمه ” آسانسور ” معادل یه فحش خیلی بده

برای یه درس دو واحدی،اونم چی تازه،اخلاق اسلامی انقدر رفتم بالا و پایین و به این و اون برای یک نفر اضافه ظرفیت التماس کردم که التماس دونم دچار خلاء شده کاملا”…انقدر گفتم تورو خدا،جای دوری نمیره،برای بچه یتیمه،شب جمعه ثواب داره ها،به خدا گناه دارم با این پای چلاقم ۵ طبقه رو اومدم بالا(این آخری رو راست گفتم…پام ورم کرده این هوا) و …کلی ننه من غریبم بازیه دیگه که بتونم این یک نفر اضافه ظرفیت رو بگیرم

آخه یکی نیست بگه شماها که میدونین این استاد انقدر خوبه و همه دانشجوها عین یه بنده خدایی (!!!) برای آب،له له میزنن که با این استاد ور دارن،تو همون نیم ساعت اولم که کدش پر میشه،چرا فقط دو روز،اونم ۶ تا کلاس میذارین؟ که آخرش آدم رو وادار کنین این همه چاخان و دروع از خودش دربیاره!!!

تازه هنوزم کارم راه نیافتاده کامل و دوباره این همه ه ه ه ه ه  راه رو باید برای ثبت یه دونه درس برم و بیام…خداییش بدتر از روز انتخاب واحد ، روز حذف و اضافست…به غلط کردن که می افتی هیچ،همه اجداد پدری و مادریه آدم میاد جلوی چشمش

+ نوشته شده در ;یکشنبه دوازدهم اسفند 1386ساعت;9:52 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در یکشنبه, 2 مارس 2008 ساعت 9:52 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

یک پاسخ به “غلط کردم”

  1. کاوه گفته :

    یکشنبه 12 اسفند1386 ساعت: 22:31

    …ژام ورم کرده این هوا!!!

    اینم باید به فرهنگ سوتی ها اضافه کنم؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    اینکه سوتی نبود دیگه….زبان تایپیه کیبوردم رو تغییر نداده بودم خب…سوتی اگه باشه خودم میگم