صدام
دیشب با یکی داشتم پای تلفن حرف میزدم.آخرای حرفمون بود که برگشت گفت : “… آدم وقتی با تو حرف میزنه از صدات خیلی انرژی میگیره…تو صدات یه شیطونی و یه انرژیه خاصیه که آدم رو به وجد میاره،آدم هی دوست داره باهات حرف بزنه…”
خداییش نمیدونستم بگم چی! بگم مرسی،لطف دارین!…بگم نه بابا اینطوری فکر میکنی!( که در اینصورت یه ذره همچین توهین از نوع مودبانه میشد بهش)…یا اینکه بگم آره خودمم میدونم(که دیگه خیلی بیجنبه میشدم اونطوری و طرف حرفش رو پس میگرفت).
حالا خداییش صدام اینطوریه؟یکی دوبار که صدای خودم رو روی دستگاه منشی شنیدم خندم گرفته بود که این دیگه کیه؟! راستش دلم برای بقیه که صدام رو میشنون خیلی سوخت!
6 پاسخ به “صدام”
ژانویه 27th, 2008 at 8:43 ب.ظ
یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 20:43
خب ما که صداتو نشنیدیم. اگه واقعا اینجوریه چندتا سی دی پر کن بده به جای این اراجیف آنتونی رابینتز و اون یکی ها گوش کنیم و انرژی بگیریم .
ژانویه 27th, 2008 at 8:56 ب.ظ
یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 20:56
خوشحالم که دوباره نه تنها روحیه قبلتو بدست اوردی بلکه به دیگرون هم القاش میکنی
ژانویه 29th, 2008 at 2:52 ب.ظ
سه شنبه 9 بهمن1386 ساعت: 14:52
می دونی چیه اون صدایی که خودمون از خودمون می شنویم خیلی فرق داره با اون صدایی که دیگران ازمون می شنون… تازه با اون صدایی هم که ضبط می کنیم هم فرق داره..اصلا صدا به صدا برسه فرق داره با صدایی که از صدای ضبط شده از توی منشی تلفن در میاد با اون صدایی که ما می شنویم یا دیگران می شنون یا گوشمون نمی شنوه خیلی شبیه ان
فهمیدی…؟!
ژانویه 29th, 2008 at 7:58 ب.ظ
سه شنبه 9 بهمن1386 ساعت: 19:58
سلام
از کلوب چلچراغ میشناختمتون. خوشحالم که با وبلاگا هم آشنا شدم. الان اولین نوشتتون رو خوندمو با اجاره بریم برای آرشیو خونی.
تا یعد
ژانویه 29th, 2008 at 7:59 ب.ظ
سه شنبه 9 بهمن1386 ساعت: 19:59
نظر قبلی غلط املایی داشتم . تقصیر من نیست.
گفتم یگم بهم 19 ندی!!!
ژانویه 29th, 2008 at 8:55 ب.ظ
سه شنبه 9 بهمن1386 ساعت: 20:55
سلام
خوبی.
خواستم بگم وحید اینترنتش درست شده و برگشته