اعتراف
با اینکه تو خیلی چیزا قویه قوی هستم و سریع میتونم عملیات خودسازی روحی رو برای خودم شروع کنم و خودم رو دوباره بسازم و بشم اون آدم قبلی اما با تجربه های جدید، اما تو یه موضوع هنوز نقطه ضعف دارم و نتونستم خودم رو بسازم و درست کنم. تونستما، نه اینکه نتونسته باشم، اما سرعتش خیلی کند و یواش پیش میره. نمیدونم چرا؟! شاید بخاطر اینه که کم تاثیری روم نذاشته. اما خب هرچی که باشه و بوده، باید بالاخره بتونم خودمو بسازم و درستم کنم.
خیلی موقع ها شده نخواستم به روی خودم بیارم این موضوع و هی نادیده گرفتمش و محلش ندادم، اما یه جاهایی هم بوده که بهم خیلی فشار آورده و خودش رو پررنگ تر نشونم داده.
الان که خودم رو نسبت به چند سال پیش -مثلا ۱۶-۱۷ سالگیم- مقایسه میکنم، میبینم خیلی بهتر شدم و پیشرفت داشتم. اما پیشرفتم اونی نبوده که انتظار داشتم از خودم. شایدم پیش از اندازه از خودم انتظار دارم. اما وقتی میدونم که تواناییم تا اون حد هست، چرا توقعم از خودم کم باشه خب؟
به هر حال هر چی که هست این موضوع باید من خودم رو درست کنم و نذارم که اینطور یه موقع هایی عین مگس که تو ظهر تابستون میره تو سوراخ دماغ و دیوونت میکنه، اذیتم کنه.
12 پاسخ به “اعتراف”
می 4th, 2010 at 8:17 ق.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 8:17
بیش از اندازه توقع ندارین تواناییاتونو میشناسین پس میتونین بکووووووووشین
بعد مگس ؟؟؟
مگه تا حالا مگش رفته تو دماغتون تو تابستون؟؟؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
آره…مگه تو دماغ شماها تا حالا نرفته؟
می 4th, 2010 at 12:09 ب.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 12:9
اعترافت یه جوری بود….
میشه به سوال آخر آرام جواب بدی؟؟مگس؟؟پشه شنیده بودمااااااااااااا اما مگس نه!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
چه جوری بود یعنی؟؟
جئاب دادم…آره رفته
می 4th, 2010 at 1:11 ب.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 13:11
اين هم حرفيه
اما بهت گفتم اگر كسي مگس شده لشكر آمادست
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
مطمئنا به اولین کسی که مراجعه میکنم شمایی
می 4th, 2010 at 5:52 ب.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 17:52
مثل اعترافی که مردم یه زمانی میرفتن پیش کشیش میگفتن،انگار وبلاگت همون حکم کشیش رو داره.
نه نرفته یعنی اصلا راهش ندادیم که بره!
وای من همیشه مشکل دارم با این مگسا و پشه ها
می 4th, 2010 at 7:50 ب.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 19:50
انشالله بتونی اون جور که از خودت انتظار داری حلش کنی …
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
ممنون
برایم نیازه واقعا
می 4th, 2010 at 11:38 ب.ظ
سه شنبه 14 اردیبهشت1389 ساعت: 23:38
من سیبیل میذارم که مگس و اینا نرن تو دماغم واااااااای یه آن تصور کن چی بشم
امیدوارم موفق باشی در امر خطیر خودسازی
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
جیگری میشیا
می 5th, 2010 at 12:23 ق.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 0:23
سلام
میگم جمعه بعد از ظهر بریم بازارچه خیریه امید غرفه وبلاگ نویسان؟!!!
جالب میشه ها
لینکش تو وبلاگ آنی دالتون هست
به بچه ها بگین ببینین نظرشون چیه به منم خبر بدید!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
پیشنهاد میدم. میگم خبرش رو به خودتون بگن و هماهنگیا رو انجام بدین
می 5th, 2010 at 3:53 ق.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 3:53
آقای مترو من عزیز بریم… ما که کلا پایه قرار وبلاگی هستیم. چه برسه تو غرفه ی وبلاگ نویس ها و چه بهتر که کار خیریه هم هستش–
×××
پپری جان فردا طرف های ظهر موقع ضبط برنامه رادیویی ، یه زنگ می زنم باهات تو برنامه مصاحبه کنم. طرف های ساعت 2 و 3… (ماست و خیار زیاد بخور صدات صاف بشه )
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
وای مصاحبه!!!
2 بزنی بهتره چون از 3 میرم سر کلاس تا جدودای 6
می 5th, 2010 at 8:44 ق.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 8:44
برنامه رادددددددیوییی بگین ما هم گوووووووووش کنیم خوووووووووووب
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
تو وبلاگ گوریل که برین شاهکارهاش! رو میبینین
می 5th, 2010 at 11:30 ق.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 11:30
در جواب كامنت:
خانمها اين پست من يه عالم مطلب داشت چرا فقط به مستطيلش گير دادين
من اصلا تيكه مستطيلشو چون واقعيت زندگيه نوشتم
اما شما چرا فقط اونو ديدين
ذوزنقه رو ببينين
شايد تا مدتي نزديك من ذوزنقه دار شدما!!!!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
نظر شخصی من اینه که اون قسمت هم خوبه در صورتی که خوب ببینیش.
بالاخره همه راه ها به مستطیل میرسن، اگر بتونیم این مستطیل رو به خوبی بپذیریم اصلا ناخوشایند نمیشه برامون. اکثر ماها چون فکر میکنیم مستطیله بده، ازش بد برداشت میکنیم و میترسیم، در صورتی که اونم خوبه برای خودش.
واااااااااااااای! جه عالی! پس یه عروسی افتادیم دیگه
همچین ز.ذ.ذ بشی!!!!
می 5th, 2010 at 2:18 ب.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 14:18
پریا جون ببخشید: تازه الان دیدم این کامنت رو: ساعت 3:15
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
خب امروز که مهم نیست
من پنج شنبه رو گفتم بهت.
مگه تو پنج شنبه رو نگفتی؟
می 5th, 2010 at 7:15 ب.ظ
چهارشنبه 15 اردیبهشت1389 ساعت: 19:15