آقای “ص”
منو خیلی دوست داشت. هر موقع منو میدید بغلم میکرد و میگفت “هر کی بهت گفت I Love You زودی باور نکن و …” و یه چیز دیگه که نمی خوام اینجا بنویسم…از 4-5 سالگیم که دیدمش همیشه اینو بهم میگفت. گاهی لجم میگرفت از این حرفش. خیال میکردم حسودیش میشه اگر یکی منو دوست داشته باشه و اونوقت دیگه کسی نیست که اونو دوست داشته باشه. بچه بودم خب.
اما این حرف همیشه تو گوش من بود و هست. تا اینکه کم کم متوجه حرفش شدم و درک کردم عجب حرف ارزشمندی بهم میگفته و اونموقع من چی خیال میکردم. به جرات میتونم بگم خیلی موقع ها این حرف، خیلی جاها بهم کمک کرده. خدا رحمتت کنه آقای “ص”
دلم یه موج خوب حسابی می خواد که از این رکود درم بیاره!
7 پاسخ به “آقای “ص””
نوامبر 13th, 2009 at 11:34 ب.ظ
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 23:34
اول!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
به تو هم سرایت کرده پس!
نوامبر 13th, 2009 at 11:57 ب.ظ
جمعه 22 آبان1388 ساعت: 23:57
بعد که موجه خورد بهت، کفاشو بفرست واسه من
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
ای بابا! موج بیاد، تو هم بیا. اما موجه نیست فعلا
نوامبر 14th, 2009 at 9:05 ق.ظ
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 9:5
بکتاش از کجا پیداش شد!!! واسه بکتاش بودااا.
خواهر مسی دست بجنبون بابا. تیممون آخر میشه ها
حالا خودمونیم کسی هم گفته؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
اووووف!
نوامبر 14th, 2009 at 11:21 ق.ظ
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 11:21
موج مکزیکی خوبه؟/دوس داری؟
نوامبر 14th, 2009 at 1:35 ب.ظ
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 13:35
چند سال پیش یک آدم پیشگو به من گفت که تو میتونی راه زندگی خودت را انتخاب کنی ولی اگر بخواهی به تمام آرزوهایت برسی در سن 38 سالگی از دنیا میری… ولی اگر دست از آرزوهایت بردای بیشتر عمر میکنی… تا حالا دو تا از سه تا آرزوهایم برآورده شدهاند.
ولی همه حرفهاش درباره روشها و تفکرات من در زندگی را دست میگفت…
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
نه بابا این دوست ما از مرگ و میر این چیزا نمیگفت. معتقد بود مرگ و میر دست خداست
نوامبر 14th, 2009 at 9:07 ب.ظ
شنبه 23 آبان1388 ساعت: 21:7
رقیب پیدا کردیم
داش پرهام الانه که دیگه باید با هم همکار شیم
نوامبر 15th, 2009 at 9:47 ب.ظ
یکشنبه 24 آبان1388 ساعت: 21:47
خواهر مسی فقط همین یه دفعه ها…