“گلاب به روتون”

ساعت 5 یه امتحان مهم دارم… حسابداری مالی… نمیدونم بگم سخته یا نه؟!  بلدم همش رو و یه چیز تو مایه های اینکه جزوه رو قورت داده باشم خوندم… اما نمیدونم چرا دارم از استرس خفه میشم… از صبح تا حالا 2 بار “گلاب به روتون” شدم… خدا جونم مثل همیشه کمکم کن + نوشته شده در ;چهارشنبه ششم شهریور 1387ساعت;12:11 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 27 آگوست 2008 ساعت 12:11 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

Comments are closed.