آرشیو برای دسته ی ’شعر و آهنگ’

کوچکِ تنها

وقتی که دلتنگ میشم و

همراه تنهایی میرم

داغ دلم تازه می شه

زمزمه های خوندنم

وسوسه های موندنم

با تو هم اندازه میشه

.

قد هزار تا پنجره

تنهایی آواز می خونم

دارم با کی حرف میزنم

نمیدونم، نمیدونم

این روزا دنیا واسه من

از خونمون کوچیکتره

کاش می تونستم بخونم

قد هزار تا پنجره

طلوع من، طلوع من

وقتی غروب پر بزنه

موقع رفتن من ِ

.

حالا که دلتنگی داره

رفیق تنهاییم میشه

کوچه ها نارفیق شدن

حالا که می خوام شب و روز

به همدیگه دروغ بگن

ساعت ها هم دقیق شدن

طلوع من، طلوع من

وقتی غروب پر بزنه

موقع رفتن من ِ

سیاوش قمیشی – طلوع – آلبوم فرنگیس، دانلود

نوشته شده توسط در 27 سپتامبر 2010 مربوط به موضوع روز نوشت هام, شعر و آهنگ, نوشته هاي پپري 2 نظر

مرداب

من از تنهایی اشباعم لبریزم

غروبی سرد و غمگینم پاییزم

دلم دل نیست دریا نیست مرداب است

که موجی هم سراغش را نمیگیرد

که نوری هم به رخسارش نمی تابد

نه شوق زیستن دارد

نه می میرد

من از تنهایی اشباعم لبریزم

غروبی سرد و غمگینم پاییزم

.

تو ای دریا مرا در خویش پنهان کن

به موجی آه مرا امروز مهمان کن

دلم دل نیست دریا نیست مرداب است

مرا چون موج دریایی خروشان کن

من از تنهایی اشباعم لبریزم

غروبی سرد و غمگینم پاییزم

.

تو ای همسایه در من زندگی سازی

برایم مثل آوازی

یکی در گوش من انگار میگوید

گلی امروز در مرداب می روید

.

من از تنهایی اشباعم لبریزم

غروبی سرد و غمگینم پاییزم

ویگن – تنهایی – آلبوم دو کبوتر، دانلود

نوشته شده توسط در 24 سپتامبر 2010 مربوط به موضوع روز نوشت هام, شعر و آهنگ, نوشته هاي پپري 4 نظر

مالکِ دنیا

با تو این تن شکسته

داره کم کم جون می گیره

آخرین ذرات موندن

توی رگ هام نمی میره

با تو انگار تو بهشتم

با تو پر سعادتم من

دیگه از مرگ نمی ترسم

عاشق شهامتم من

اگه رو حصیر بشینم

اگه هیچ نداشته باشم

با تو من مالک دنیام

با تو در نهایتم من

با تو انگار تو بهشتم

با تو پر سعادتم من

دیگه از مرگ نمی ترسم

عاشق شهامتم من

.

با تو شاه ماهی دریام

بی تو مرگ موج تو ساحل

با تو شکل یک حماسه

بی تو یک کلام باطل

بی تو من هیچی نمی خوام

از این عمری که دو روزه

نرو تا غم واسه قلبم

پیرهن عذا بدوزه

با تو انگار تو بهشتم

با تو پر سعادتم من

دیگه از مرگ نمی ترسم

عاشق شهامتم من…

ابی – با تو – آلبوم با تو، دانلود

دوم سوم راهنمایی بودم اونموقع. هنوز CD و DVD و این حرفا زیاد نیومده بود. ضبط ها همه کاست خور بودن و همه آهنگ ها روی نوار بود. همیشه لجم می گرفت از اینکه باید یه آهنگ رو 2-3 دقیقه گوش کنم و بعد باید 30 ثانیه بزنم بره عقب تا دوباره گوشش کنم. همیشه هم که دقیقا سر آهنگ نمی رفت، یا یه ذره عقب تر بود یا یه ذره جلوتر.

آخرین ضبط کاست خوری که داشتیم یه ضبط آیوا مشکی دو کاسته بود که یکی از کاست هاش دو لبه بود. آخر سر هم با همین دستای خودم کاری کردم که ضبط بیچاره به ملکوت اعلا پیوست! یه بار واسه اینکه مجبور نشم از اتاقم هی بیام بیرون و بشینم پای ضبط و نوار رو بزنم بره عقب تا آهنگمو گوش بدم، یه کاست 60 دقیقه ای برداشتم و دو طرفش رو آهنگیو که می خواستم پر کردم و خیال خودمو از بیخ و بن راحت کردم… چه حالیم می کردم.

هنوز اون نوار کاست رو دارمش و حاضر نیستم سر به نیستش کنم. انگار واسه من یه چیزی بیشتر از یه نوار کاست معمولی ارزش داره.

امروز یهو یاد اون روز افتادم. پرت شدم به اون روزام. هنوزم که این آهنگ رو گوش می کنم …

پ.ن کاملا بی ربط: هنوز مرددم و تصمیمم رو نگرفتم.

نوشته شده توسط در 22 سپتامبر 2010 مربوط به موضوع روز نوشت هام, شعر و آهنگ, نوشته هاي پپري 3 نظر

خدایا میشنوی؟!

بگو یا رب

بگو یا رب

چه بد گفتم

چه بد کردم

که نزدت خویشتن را

دیو و دد کردم

مرا یا رب

نمی خواهی

گناه از تو

اگر نفرین به این

دنیای بد کردم

.

به حرفم گوش کن یا رب

به دردم گوش کن یا رب

اگر بیهوده می گویم

مرا خاموش کن یا رب

.

بگو یا رب چه بد گفتم، چه بد کردم

که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم

بجز عشقی که دردش را به من دادی

به من یا رب چه بخشیدی که رد کردم

فقط در عاشقی یا رب

مدد گفتم شدم عاشق

تمنای مدد کردم

.

به حرفم گوش کن یا رب

به دردم گوش کن یا رب

اگر بیهوده می گویم

مرا خاموش کن یا رب

.

شب مستی اگر یک توبه بشکستم

سحر تکرار توبه صد به صد کردم

به سیلابم کشاندی زیر و بم دیدم

تحمل در عذاب جزر و مد کردم

برایم آتش دوزخ فرستادی

برایت لاله ها را در سبد کردم

.

به حرفم گوش کن یا رب

به دردم گوش کن یا رب

اگر بیهوده می گویم

مرا خاموش کن یا رب

.

گرفتی جامه فخر ِ

مرا از من صبورانه

کله را از نمد کردم

نشانم ده اگر یک مور آزردم

اگر یک دانه گندم را لگد کردم

مرا یا رب نمی خواهی

گناه از تو اگر نفرین به این دنیای بد کردم

.

به حرفم گوش کن یا رب

به دردم گوش کن یا رب

اگر بیهوده می گویم

مرا خاموش کن یا رب …

هایده – یا رب – آلبوم یا رب، دانلود

نوشته شده توسط در 21 سپتامبر 2010 مربوط به موضوع روز نوشت هام, شعر و آهنگ, نوشته هاي پپري 3 نظر

کی می دونه که تقدیر توُ فرداش چی نوشته؟

دیروز از ظهر جایی بودیم. خونه دوستم بودیم.

این مدت نمی دونم چم شده که بیشتر از نهایت یکی دو ساعت نمی تونم جایی -جاهایی که چار دیواریِ سقف دار هست- دوام بیارم. یعنی دیگه خودم رو بکشم بشه یکی دو ساعت. بعد باید یه تغییری تو وضعیتم بدم و دوباره اگر بخوام بمونم، به موندن ادامه بدم. یه موقع هایی حالت خوبیه اما گاهی هم آدم رو مثه مرغ پرکنده میکنه این حال. که دیشب من دچار پر کندگی شده بودم!

از ظهر بوی بارون رو حس می کردم. همش دوست داشتم بارون بیاد.

می خواستم به “ف” بگم میایی بریم بیرون یه دوری بزنیم اما پیش خودم فک کردم شاید ناراحت بشه و بگه “حالا یه امروز که اومدی اینجا …” و هیچی نگفتم. اما واقعا داشتم میترکیدم از درون. تا اینکه طرفای 8 و ربع بود که یهو خودش گفت “میایی بریم بیرون یه دوری بزنیم؟” همچین با خوشحالی گفتم آره که خودش مونده بود من چرا اینطوری می کنم!… البته بیرون که رفتیم دلیل اون خوشحالیم رو بهش گفتم و گفت که “خیلی دیوونه ای!… منم دقیقا مثه تو فکر می کردم و فک کردم شاید ناراحت بشی حالا امروز که اومدی …”

با دوستش بود. “عذاب” هم باهامون بود.

انتخاب رفتنمون بین پارک پرواز و نهج البلاغه بود. از طرفی دلم می خواست بریم پارک پرواز و یه خاطره هایی رو زنده کنم برای خودم، و تو دلم خودم و خودم خوش باشیم. شاید تنها خاطره خوش از سال 86 همون باشه برام. اما از طرفی هم می ترسیدم بگم بریم پارک پرواز که نکنه یه چیزایی که نباید، برام زنده بشه و بدترم کنه. انتخاب رو از گردن خودم باز کردم و به عهده اونا گذاشتم. در نهایت به نهج البلاغه رفتیم. خاطره بازیم موند برای یه بار دیگه، کی بشه نمی دونم!

به زور یه تاب خالی پیدا کردیم و شیرجه زدم سمتش. میگم شیرجه زدم اغراق نمی کنم چون خیلی شلوغ بود و هیچکس حاضر نبود تابش رو ترک کنه. اون یه دونه رو هم خدا انگار خیلی دوستمون داشت که بهمون یهو نشون داد.

موقع برگشت بارون گرفت ریز ریز. از اون بارونایی که آدم دوست داره آهنگ مورد علاقش تو گوشش باشه و زیرش راه بره و خیس ِ خیس بشه اما عین خیالشم نباشه که خیس شده! از اون بارونایی که وقتی یادت می افته خیس شدی، تو دلت یه گور پدر مریض شدن بگی و به رفتنت ادامه بدی بازم! از اون بارونایی که آدم دوست داره فقط با خودش و دلش حال کنه و در عین اینکه ساکته و لبهاش رو انگار بهم دوختن، اما به حرف خودش و دلش گوش بده فقط! از اون بارونایی که صورتت رو خیس کنه و حالیت نشه خیسی ِ صورتت از دلتِ! از اون بارونایی که…

پ.ن خاص: خدا جونم! به حق همون بارونی که دیشب بارید قَسَمِت میدم، اونی رو که تو دلم بهت گفتم، به خیری و خوشی برآورده کن.

پ.ن کاملا بی ربط: دو تا تصمیم اساسی گرفتم. از اون کبرا گونه ها، اما از نوع پریاییش! یکیش رو خیلی مطمئن و مصمم هستم که انجام بدم. می دونم اول خدا و بعد هم مامانم کمکم می کنن تو انجامش و عملی کردنش. اما اون یکی تصمیم رو مرددم روش. نمی دونم انجامش بدم یا نه؟ مامانم می گه “اگر قراره انجامش بدی و ناراحتت کنه، انجام نده. اما اگر مقاومی، انجامش بده.” نمی دونم می تونم مقاومت کنم یا نه؟!

پ.ن: این روزا مثه ته خیار شدم!

مهران مدیری – آره بارون میومد – دانلود

نوشته شده توسط در 20 سپتامبر 2010 مربوط به موضوع روز نوشت هام, شعر و آهنگ, نوشته هاي پپري 2 نظر