وقتی خرچنگه میاد…

چند وقت پیش، شب حدود ساعت 8 تو تاکسی بودم و داشتم می اومدم خونه. یه شب بارونی بود و قاعدتا هم ترافیک زیاد. مسیر منم تقریبا طولانی بود. تو یه پراید، پشت نشسته بودم. مسافرا من بودم و یه پسره که جلو سوار شده بود. خود راننده هم یه پسر جوون بود. وقتی پشت بشینم، همیشه میرم پشت راننده میشینم که هی مجبور نشم پیاده و سوار بشم. همیشه هم از شیشه کناریم بیرون رو نگاه می کنم. پسره وسطای راه پیاده شد. ضبط ماشین هم روشن بود و داشت می خوند واسه خودش. در اصل فقط صداشو میشنیدم چون اصلا حواسم بهش نبود که چی داره می خونه و کی داره می خونه. بشــــــدت تو حال و فکر خودم بودم. یه چیزی عین خرچنگ افتاده بود ته گلوم و داشت دیوونم می کرد. یه پلیسه سوار شد و سر خیابون {…} پیاده شد به گمونم. یهو ضبطه شروع کرد به خوندن یه آهنگ و منو کشوند به این دنیا. انگار از زبون من داشت می خوند. اصلا انگار خواننده اون آهنگ رو خونده بود که دقیقا اون موقع برای من تو ماشین پخش بشه. حس کردم بغضی که تو گلوم گیر کرده بود داره کم کم میترکه و الانست که…! از راننده سوال کردم خواننده ش کیه؟ گفت “مرتضی …”! با اینکه تا حالا امکان نداشت یه همچین خواهشی از راننده بکنم، آهنگه که تموم شد، دوباره خواهش کردم از اول بذارتش. گوش می دادم و همینطور بی اختیار اشکام میریخت. نمی دونم پسره حالیش شد یا نه، اما آهنگ که تموم شد بدون اینکه بهش بگم خودش برای بار سوم زدتش از اول که بخونه. یهو گفت “تو گوشیمم دارمش. اگه می خوایین می تونم براتون بلوتوث کنم”! اصلا حالیم نبود دارم چی کار می کنم. بلوتوثم رو روشن کردم و فرستادتش. واقعا اولین بارم بود که یه همچین کاری می کردم. خونه که رسیدم تازه انگار بغضم ترکید. همینطور گریه می کردم و آهنگه رو گوش می دادم و می نوشتمش برای خودم. (هنوزم جزء پست هایی هست که برای خودم نگهشون داشتم). واقعا کیبوردم اون شب خیس ِ خیس شده بود.

چند وقت پیشش تو اتوبوس بودم و داشتم واسه خودم قمیشی بود فک می کنم، گوش می دادم. داشتم می رفتم دانشگاه. تو اتوبوس دوست دارم ردیف آخر ِ آخر، صندلی وسط بشینم. کیفم رو پام بود و دستمو زده بودم زیر چونم و آرنجمم رو کیفم بود. بازم تو حال و هوای خودم بودم. بازم اون خرچنگه اومده بود ته گلوم و چنگ انداخته بود. بازم داشتم باهاش مبارزه می کردم که یه طوری تا شب که برگردم خونه نذارم بپره بیرون. یهو حس کردم خانومه که روبروم نشسته بود داره زل زل منو نیگا می کنه. اشکامو تو چشمام دیده بود انگار. فوری عینک آفتابیم رو از تو کیفم درآوردم و به چشمم زدم. خیلی به خودم فشار آوردم که تا پیاده میشم نذارم اشکام بریزن پایین. پیاده که شدم رفتم تو پارک کنار دانشگاه نشستم و …

همین چند شب پیش بود که دوباره تو تاکسی بودم و داشتم می اومدم خونه. تو ترافیک سهروردی گیر کرده بودیم. بازم پشت نشسته بودم. بازم همون خرچنگه و … باقی داستان. خوب بود که نفر کناریم خواب بود و اون یکی هم داشت بیرون رو نگاه می کرد. صندلی هم انقدر پایین بود که راننده نتونه از تو آیینه ش مسافرای پشت رو ببینه.

بازم چند وقت پیش تو تاکسی بودم و …

چند وقت پیش یه شب بارونی بود و داشتم یه مسیری رو پیاده می اومدم. بارون همینطور می خورد تو صورتم. چترم همرام بود اما همونطور بسته تو دستم گرفته بودمش و می خواستم خیس بشم زیر بارون. در اصل می خواستم زیاد حالیم نشه که خیسی صورتم از بارونه یا چیز دیگه! بازم تو فکر و حال خودم بود و …

چند وقت پیش بود که یهو بی بهونه مامانم رو بغلش کردم و همینطور… اولش حالیش نشده بود، از خیسی روی سر شونه ش متوجه شد.

یه بارم به بهونه یکی از آهنگ هایی که دوست دارم، از مامانم خواهش کردم بیاد تو اتاقم و با هم گوش بدیمش. بغلش کردم و بهش گفتم هیچی نگو تا آهنگ تموم بشه. بازم متوجه نشد چرا…؟ وقتی ازم سوال کرد بهش گفتم هیچیم نیست، اما در اصل خودم می دونستم چِم بود و هست. اونم مثلا! قبول کرد که هیچیم نیست و خوبم!!!

خیلی شبا نصفه شب که یهو بیدار میشم …

پ.ن 1: اگر اسم خواننده رو کامل ننوشتم واسه اینه که نمی خوام دستم رو بشه… رو راست گفتم اینو!

پ.ن 2: یه نفر هست که  شاید بدونه از چی دارم می گم. حتی شاید آهنگه رو هم بدونه کدومه. ازش خواهش می کنم چیزی لو نده و بین خودمون بمونه… ممنونت هستم.

پ.ن 3: از من به شماها یادگار که اینطور نباشین و نذارین این خرچنگه هی بیاد سراغتون.

این پست در سه‌شنبه, 16 نوامبر 2010 ساعت 7:00 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي پپري. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

10 پاسخ به “وقتی خرچنگه میاد…”

  1. معماربيكار گفته :

    نميشه لامصب هي مياد و راه گلومونو خفت ميكنه
    ————————–
    می دونم چی میگی. اما باید باهاش مبارزه کنیم

  2. rayka گفته :

    che dokhtare ba ehsasi….
    chi mishod begi esme khanande va ahangesh kdoome??
    rasti manam dirooz en KHARCHANGE oomad soragha, va koli to khiyaboon gerye kardam
    abroom raft
    ————————–
    اتفاقا فکر نکن آبروت میره. اگر اون زمان خودتو خالی نکنی، دیوونه میشی

  3. امیر ارام گفته :

    چه خرچنگ بدیه هااااا بزن لهش کن اصلا..
    منزل جدیدمونم بیان خوشحال میشیم دست جمعی بیاین
    ————————–
    منزل نو مبارک باشه… مواظب باشین دیگه کسی کلیدشو بر نداره

  4. سحر گفته :

    پپری جونم قربون اشکات برم اما دیشب جات خالی بود که ببینی این خرچنگه که گفتی باهام چیکار کرد. اصلا من به این آهنگه حساسیت دارم خوانندشم از ایناست که اصلا دوست ندارم ها اما اینو قشنگ خونده. حدود ی ساعت خوند و خوند و خوند و من اشک ریختم و….
    نمیشه بخدا گاهی اصلا نمیشه جلوشو گرفت اشکها خودشون میان پایین و رسوات میکنن!!!
    بعضی شعرها انگار از ته دل تو نوشته شدن. کلمات همونهایی هست که تو ذهن و قلب تو میگذره و آتیش زیر خاکستر رو شعله ور میکنن.
    ————————–
    خدا نکنه دوستم. سلامت باشی همیشه
    مگه تومیدونی کدوم آهنگ رو میگم؟؟؟؟!!!!!

  5. یلدا نگار گفته :

    سلام دونستم چی میگی ..میفهمم
    ————————–
    سلام
    هی ی ی ی

  6. یلدا نگار گفته :

    خرچنگه یه زمانی خیلی میومد سراغم و من واقعا از خرچنگ وحشت دارم
    ————————–
    چی کارش کردی که دیگه نیاد؟؟
    از کدوم خرچنگ؟ اینی که من نوشتم یا اونی که واقعیه؟؟

  7. phoenix گفته :

    تا کی؟

    تا کی عاشق باشم و از عشقم دور ؟ تا کی اسیر تنهایی هایم باشم و از یارم دور …..؟

    تا کی باید به خاطر دوری تو اشک بریزم و حسرت آن دستهای گرمت را بکشم…؟

    تا کی باید از خدای خویش التماس کنم تا تو را به من برساند ، نزدیک و نزدیک تر کند

    تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم؟… تا کی باید صدای غم انگیز آواز مرغ عشق را بشنوم

    و دلم برایت تنگ شود؟ تا کی باید غروب پر درد عاشقی را ببینم و دلم بگیرد!

    تا کی

    باید تنهایی به خورشیدی که آرام آرام به پشت کوه ها می رود را نگاه کنم و

    تا کی باید لحظه ها و ثانیه ها را یکی یکی بشمارم تا لحظه دیدار با تو فرا رسد؟ خسته ام !

    یک خسته دلشکسته عاشق بی سر پناه…. عاشقم ! یک عاشق دیوانه سر به هوا …..

    تا کی باید کنج اتاق خلوت دلم بنشینم و با قلم و کاغذ درد دل کنم؟…

    تا کی باید دلم را به فرداها خوش کنم و پیش خود بگویم آری فردا وقت رسیدن است!

    تا کی باید در سرزمین عشاق سر به زیر باشم و چشمهای خیسم را از دیگران پنهان کنم؟

    تا کی باید بگویم که عاشقم ، ولی یک عاشق تنها ، عاشقی که معشوقش در کنارش نیست!

    تا کی باید به انتظارت زیر باران بنشینم و همراه با آسمان بنالم و ببارم….

    و تا کی باید با دستهای خالی ، با آغوش سرد ، با دلی خالی از آرزو و امید ، با چشمانی

    خیس و شاکی زندگی کنم؟ آری تا کی باید تنها صدای مهربان تو را بشنوم

    ولی در کنار تو نباشم عزیزم! تاکی؟

    وقت آمدنت است

    اینک دیگر وقت آمدنت است…. بیا که دلم از انتظار و بی قراری خسته و خرد شده است

    و حتی یک لحظه نیز طاقت ندارد که در انتظارت بنشیند ……

    خیلی دلم برایت تنگ شده است عزیزم …. حالا دیگر وقت آمدنت است….

    بیش از این مرا در انتظار نگذار که خیلی دلتنگ تو هستم ای بهترینم….

    وقت آمدنت است …. بیا که دلم برای صدای قدمهایت ،

    راه رفتن در کنارت ، نگاه به چشمانت ، بوسه بر لبانت ،

    دست گذاشتن در دستانت تنگ شده است عزیزم…. بیا که بیش از این دیگر

    طاقت این انتظار تلخ را ندارم…. طاقت این را ندارم که در کنار جاده بنشینم

    و به آن سوی جاده بنگرم تا تو بیایی ! وقت آمدنت است ، بیا که

    دیگر ستاره ای در آسمان نیست که نشمرده باشم ، گلی نیست

    که برایت نچیده باشم و حتی یک قطره اشک هم در چشمانم نیست که برایت نریخته باشم….!

    کجایی محبت؟

    ستاره ای خاموشم ، مهتابی بی نورم ، عاشقم ولی یک عاشق تنهایم…

    منم همان چشمه گل آلود ، غنچه خشکیده ، بهار برگ ریزان ، با دلی خسته و پریشان….

    منم همان ساحل نا آرام ، بی قرار ، چشم انتظار ، انتظار موجی عاشق

    که به سوی من بیاید و یک ذره از خاک وجودم را با خود در دل دریا ببرد ….

    من همان مرد تنهایم که در کوچه پس کوچه های زندگی

    فریاد میزنم که خدایا من تشنه محبتم!

    کجاست محبت ؟ همانطور که کویر ، آرزوی قطره بارانی را دارد ،

    من نیز ماننده کویر آرزوی یک ذره محبت را دارم….

    دلم از بی محبتی سوخته و شکسته است ، نیاز به یک ذره محبت دارد ،

    اما کجاست همان یک ذره محبت ؟

    ترانه ای بی صدایم ، شعری بی قافیه ، پرنده ای پر بسته ، همانی که در قفس نشسته!

    خاموشم و سرد ، مثل پاییزم و پر از درد ….

    آری من همان مرد تنهایم که در خیال خودم به عشق بودن

    یاری به نام تنهایی در کنارم برای خالی شدن و شکسته شدن بغض

    در گلویم فریاد میزنم کجایی محبت؟ کجایی که من آرزویت را دارم!

    از عشق مردن….

    اگر می بینی که زنده ام ، نفس می کشم ، تنها به خاطر وجود تو است…

    اگر می بینی شادم ، خندانم ، با وجود اینکه اینهمه غصه

    در دل دارد ، تنها به امید بودن تو است….

    اگر می بینی آرامم ، بی تابم ، سر به زیر ، ساکت و گوشه گیر ، فقط

    به خاطر عشقی است که از سوی تو در دلم نشسته است….

    اگر دیدی گریانم ، خسته ام ، شکسته ام ، پریشانم ، بدان که بدجور

    دلم هوای تو را کرده است و دلم دیگر طاقت دوری تو را ندارد !

    اگر دیدی نیستم ، نه صدایی و نه خبری از من نیست بدان

    که از عشق تو مرده ام

    آری از عشق تو مرده ام عزیزم….

    یک دل تنها

    دیگر این دل آن دلی نیست که در آرزوی یک یار با وفا باشد ،

    این دل از بی وفایی خود نیز بی وفا شده است….

    دیگر این دل آن دلی نیست که در انتظار یک همزبان و همیار باشد ،

    این دل از تنهایی خرد خرد شده است….

    دیگر این دل آن دلی نیست که کسی را دوست داشته باشد ،

    این دل از شکست و بی محبتی بی احساس شده است….

    دیگر این دل آن دلی نیست که در تب و تاب یک لحظه عاشق شدن باشد

    ، بی قرار باشد ، چشم انتظار باشد ، این دل از انتظار خسته شده است….

    دیگر این دل آن دل سرخ و با احساس نیست ، این دل احساساتش همه سوخته شده است….

    دیگر این دل آن دل پر غرور نیست ، این دل غرورش شکسته شده است….

    دیگر این دل هیچ همدل و عشقی را ندارد ، آری این دل اینک تنهای تنها شده است….
    ————————–
    ممنون… واقعا زیبا بود.
    شاید یکی از پست هام کنمش

  8. احسان عیوضی گفته :

    این خرچنگه …
    این خرچنگه …
    این خرچنگه …
    این خرچنگه …
    این خرچنگه …

    آخ از دست این خرچنگه …
    ————————–
    واقعا آخر از دست این خرچنگه

  9. سعید گفته :

    سلام.
    میشه لطفا اسم خواننده و آهنگ رو بگی ما هم گوش کنیم ؟
    یا حداقل به من میل کنی اسمو ؟
    ممنون
    ————————–
    سلام
    اگر امکانش رو داشتم حتما این کار می کردم. اما ازتون عذرخواهی می کنم

  10. سحر گفته :

    سلام در جواب سوالت تو این پست:
    نه عزیزم من منظورم اون آهنگی بود که خودم گوش دادم. D:
    ————————–
    سلام
    آهااااا