تبلیغات (۲)
مامانم با یه قیافه پیروزمندانه فورا میگه “پریا!” 
پ.ن: بعدا میفهمم تبلیغ سوسک و حشره کش بود!
16 پاسخ به “تبلیغات (۲)”
دو کلوم حرف حساب
تو این وبلاگ از هر چی که فکر کنی مینویسم. حوصله اینو ندارم که برای هر موضوعی یه وبلاگ باز کنم.
وبلاگم هم بازدید کننده زیادی نداره( اینو میتونی از آمار سایت ببینی خودت)..حالا چه اصراریه که هوارتا بازدید کننده داشته باشم؟همین چنتایی هم که میان خیلی هم خوبه.اگر خوشت اومد و حال و حسش رو داشتی بازم سر بزن.In this weblog I write about whatever you may imagine. I don't have the patience to open a weblog for every subject. Also, my weblog does not have a lot of visitors (you can see this for yourself from the site statistics) and what do I need with a bunch of visitors? Those few who do come are really good. If you enjoyed it and you feel like it, come back again.
ژوئن 30th, 2010 at 1:31 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 1:31
مامانت ایولا داره خدائیش!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
ژوئن 30th, 2010 at 2:55 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 2:55
حرف حساب جواب نداره که
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بله! من واقعا ممنونم
ژوئن 30th, 2010 at 8:23 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 8:23
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بجای دلداری دادنتونه دیگه!
ژوئن 30th, 2010 at 9:20 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 9:20
آخي
بيچاره پريا
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بچه مظلوم گیر آوردن دیگه
ژوئن 30th, 2010 at 10:34 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 10:34
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
ژوئن 30th, 2010 at 10:59 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 10:59
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
مگه خنده داره؟
ژوئن 30th, 2010 at 11:52 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 11:52
خب بچه کمتر تو خونه مامانمت رو آزار بده دیگه
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
والا اگه اینروزا من کاری داشته باشم
عین بچه آدم میشینم درسمو می خونم
ژوئن 30th, 2010 at 11:55 ق.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 11:55
پريا وقتي اين عكسو كه ديدم ياد تو افتادم
http://parniaz.info/upload_image/9931a7f45266a9b6afddaa3ab3c3726f.jpg
نكنه خودتي؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
کجای این شبیه منه؟
ژوئن 30th, 2010 at 12:39 ب.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 12:39
مامانت يه جورايي :دي!!!!!!!!!!!!!!!!!
موفق باشي
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
مامانم چی؟
ممنون
ژوئن 30th, 2010 at 2:15 ب.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 14:15
خیلییی باحال بود چه مامان با مزه ای
ژوئن 30th, 2010 at 4:05 ب.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 16:5
قبلاً هم گفتم مادرتون خیلی حق دارند
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
برادر شما اینطرفا میایی دیگه، نه؟
ژوئن 30th, 2010 at 6:23 ب.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 18:23
سلام
میبینم که رفتی امتحان دادی برگشتی
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
میبینم که استاده حالمو گرفته
ژوئن 30th, 2010 at 8:56 ب.ظ
چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 20:56
آخه من چه دلداری ای میتونم بدم
واقعا حرف حساب جواب نداره
خوب بنده خدا خسته شده دیگه
بقول یه نفر تا کی مثل بختک میخوای بیافتی رو زندگیش
ها؟؟؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
هر چی کتک بخوری بازم کمته
جولای 1st, 2010 at 1:29 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 13:29
هر چه مادر جون بگه درسته
خوب خوب حالا نارحت نشو
هر کسی عزیزتر است بیشتر اذیت میشه
مادر جون خیلی خیلی دوستت دارد
یا, یا, یا میخواد اینکارها بکنه که تو زودتر شوهر کنی
تا خیالش راحت شه
موفق باشی
بابا از لنگرود
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
نخبر باباجون! بچه مظلومی چون من رو همه اذیت میکنن.
سفرتون به خوشی و سلامتی باشه بابا جون
جولای 1st, 2010 at 11:27 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 23:27
مسیح عکستو بهم نشون نداد
یکی دیگه بوده خواسته چهره مظلوم منو زیر سوال ببره
ولی من طوری عکستون دیدم
نخیر
شما و مظلومی
چهره ات نشو میده بایستی شلوغ و شیطون باشی
منو گول نزن
خوب و خوش باشی
جای شماها خالی
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
چطوری دیدین بابا جون؟؟؟
شاید عکس من نبوده ها!
مرسی بابا جون… شما بهتون خوش بگذره انگار به ماها گذشته. حسابی لذت ببرین از اونجا
جولای 4th, 2010 at 1:51 ب.ظ
یکشنبه 13 تیر1389 ساعت: 13:51
یعنی ما الان باید وقت بذاریم شما این تبلیغاتو واسه ما تحلیل کنی؟ نه خدا وکیلی خجالت نمیکشی؟ تیمت که سوراخه خودتم که تیلیویزیون میلی میبینی. خجالت نمیکشی؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
میلی؟