خر پیره چند سالشه؟

این روزا کلی خبر و اتقاف پیش اومده که هرکدوم در نوع خودش یه پست میتونه باشه. اما شاید بخاطر تنبلی هست که نمی نویسم و همش به خودم وعده چند دقیقه دیگه رو میدم... تنبلی هم عالمی داره ها!


امروز صبح هنوز چشمامو باز نکرده بودم و تو رختخواب بودم که یه دروغ گفتم. از صبح حالم گرفتس که چرا باید اینکارو کنم؟ چرا باید شرایط طوری بشه که نتونم راستش رو بگم؟ و هزار تا توبیخ دیگه که خودم دارم به خودم میگم.


بالاخره با دختر همسایمون کلاس رانندگی ثبت نام کردم . تنها موضوعی که میدونم از توش میشه کلی سوتی و موضوع خنده در بیارم همینه فعلا… پریروز که رفته بودیم برای ثبت نام همش از اون سوال میکردن که متولد چندی؟ و کسی از من هیچی نمیپرسید. می خواستم روحیش رو تضعیف کنم، بهش گفتم الان کم مونده خانومه بهت بگه “عزیزم مامان آروقتو گرفته که اومدی بیرون؟” بس که تابلویی کوچولوبی، ۶۹یی! اما ببین کسی از من هیچی نمیپرسه! برگشته میگه “سن خر پیره که دیگه پرسیدن نداره”


کارت سرتاسری هم اومد. خوبه تو فرمش نوشته بودم شمیرانات می خوام امتحان بدم که جای پرت و پلا نندازنم! حوزم افتاده یه جایی اون ته مه های افسرانیه (افسریه) که اصلا بلد نیستم برم. حالا خوبه کله صبح نیست. بقول خودشون “فرآیند امتحان راس ساعت ۱۵ شروع میشه.”

یعد از کنکور باید برم خونه خواهرم که یه مهمونی گرفته برای پانیا و کلی از فامیلای شوهرش رو دعوت کرده. هیچ طورم نمیتونم بپیچونم نرم. از آدمای دماغ سر بالایی که توهین میکنن و خیال میکنن از یک عضو استراتژیک فیل افتادن خوشم نمیاد.

 

+ نوشته شده در ;چهارشنبه سی و یکم تیر 1388ساعت;2:8 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 22 جولای 2009 ساعت 2:08 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع در راه صعود تا گواهینامه!, روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

4 پاسخ به “خر پیره چند سالشه؟”

  1. Joker گفته :

    چهارشنبه 31 تیر1388 ساعت: 13:14

    سلام خواهر؛ نوشته‌های شما را که خواندم نمی‌دانم چرا یاد موضوع انشا مدرسه افتادم: " تابستان خود را چگونه گذرانده‌اید"

    نرفتن به مهمونی را خوب آمدی زجر آورترین چیزی که وجود دارد…
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    چرا آیا برادر؟

    من مهمونی رفتن رو دوست دارم خیلی اما نه مهمونی که این جماعت توشن

  2. Meci گفته :

    چهارشنبه 31 تیر1388 ساعت: 18:57

    البته باعث شرمندگیه ولی آروغ درست تر نیست احیانا؟؟؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    به حان خودم می خواستم بنویسم آروق اما شک داشتم

  3. Meci گفته :

    چهارشنبه 31 تیر1388 ساعت: 19:0

    خب وقتی حریم شخصی آدم رو رعایت نمیکنن نتیجه اش میشه دروغ دیگه راحت باش من بهت مجوز میدم(ایکون یه meci ناباب)
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    وای واقعا ممنونم…تو دوست خوبی هستی برای من. اما اینم بدون که فقط من تورو دوست دارم

  4. پرهام گفته :

    پنجشنبه 1 مرداد1388 ساعت: 0:1

    پریا دروغ گو! بد! بد!
    مگه شما گواهی نامه نگرفته بودید؟
    سوتی دادید؟؟؟؟
    خب چرا ننوشتید خرطوم فیل رو؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    نه بابا فقط میرفتم تمرین میکردم…نه اصلا
    نرسیدم خود طرف بیاد بخونه لو برم بدتر