انحراف و آروق

این روزا خبر یا اتفاق خاصی برام نمی افته. چون همش مشغول پروژه و این دری وری ها هستم…اما وقتی هم که یه چیز خنده دار پیش میاد تا چن روز باهاش خوشم…نمونش همین امروز سر کلاس صنعتی ۲!

آخرای کلاس بود و مخ هممون از بیخ(!!!) هنگ کرده بود…استاده داشت از انحرافات میگفت…اومد پای تخته که توضیح بده، گفت: “انحراف ویژه —آروق——انحراف ویژه متشکل از…..

اول فکر کردم من اشتباه شنیدم، اما وقتی دیدم بقل دستی هام و پشت سری هامم همه شدن رنگ آلبالو متوجه شدم که نه…دیگه نمیتونستم خودم رو کنترل کنم و نخندم. اما از ترس اینکه نکنه یهو استاده سگ بشه و حذفم کنه خندم و هرطوری بود کنترل کردم…اما خدایی خیلی کرکر خنده بود

صبحم که سر کلاس کاربرد استاد کامپیوترمون داشت با مخ میخورد زمین

+ نوشته شده در ;چهارشنبه بیست و دوم آبان 1387ساعت;10:48 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 12 نوامبر 2008 ساعت 10:48 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

2 پاسخ به “انحراف و آروق”

  1. شیوا گفته :

    یکشنبه 26 آبان1387 ساعت: 15:23

    سلام عزیزم…. چطوری تو…؟ انگار حسابی درگیر پروزه هستیا…. منم دارم درس میخونم…. این دفعه جدیم… واسم دعا کن…. بوس

  2. گوریل فهیم گفته :

    چهارشنبه 29 آبان1387 ساعت: 12:17

    یکی از کارهایی که دوست ندارم انجامش بدم درس دادنه. چون شاگردها وقتی حوصله شون سر می ره استاده رو سوژه می کنن