– و –

– یه کاری کرد که دیگه برام یه آدم کاملا” عادی بشه.هر چند که حدسش رو میزدم…بازم خوشحالم که بیشتر وقتم رو نذاشتم هرچند که زمان کمی رو نذاشتم.

– ثانیه به ثانیه دارم به روز امتحانام نزدیک میشم…میدونم که بازم همه نمره هام این ترم خوب میشه و دوباره یه رتبه خوب میارم، اما این دلهره و اضطراب باهامه دیگه، چی کارش کنم خب؟

 

+ نوشته شده در ;دوشنبه بیستم خرداد 1387ساعت;9:19 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در دوشنبه, 9 ژوئن 2008 ساعت 9:19 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

2 پاسخ به “– و –”

  1. شیوا گفته :

    سه شنبه 21 خرداد1387 ساعت: 1:45

    میشه بگی این ادم همون شخص شخیصه یا نه……… اگه اونه میخوام بگم بیخیالش شو……. جدی……… راستی منم مطمئنم امتحاناتو عالی میدی……. بوسسس

  2. نسیم شمال گفته :

    پنجشنبه 23 خرداد1387 ساعت: 11:29

    وای دختر چقدر تو استرس امتحان داری…. انگار به منم منتقلش کردی