احمق شدم

خیر سرم دیروز میان ترم حذفی انتگرال داشتم…مثه چی خر زده بودم و همه فرمولارو به بچه ها یاد میدادم…سر امتحان تا سوالارو گرفتم مثه آدمای احمق(!) شدم یهو…یه چرت و پرتایی نوشتم که حد نداره…۳ دقیقه بیشتر برگه دستم نبود…برگه رو که دادم،قیافه استاد دیدنی بود!!!…مثلا” شاگرد اول گروهم!…نمیدونم چرا اون همه احمق شده بودم…بیرون که اومدم همه فرمولا یادم اومد، اما دیگه فایده نداشت که!

دختر زر زرویی نیستم که تا یه چیزی میشه بزنم زیر گریه. اگرم گریم دربیاد باید دید که چی بوده که منو به این روز انداخته…دیروزم یکی از همون روزا بود…هق هق بدی میکردم. عین این آدمایی که دور از جونشون کسی رو از دادن! آخه خیلی برام زور داشت که اون همه خونده باشم و سر امتحان احمق بشم…۵ نمره بیخودی پرید خلاصه

+ نوشته شده در ;پنجشنبه نهم خرداد 1387ساعت;12:40 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در پنج‌شنبه, 29 می 2008 ساعت 12:40 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

4 پاسخ به “احمق شدم”

  1. شیوا گفته :

    شنبه 11 خرداد1387 ساعت: 1:41

    نگران نکن خودتو پریا جونم………. هنوز امتحان پایان ترم مونده……..استرس رو بزار کنار…….. حالا فوقش مگه چه اتفاق وحشتناکی میوفته……….. من مطمئنم پایان ترمو عالی میدی…… بوس

  2. شیوا گفته :

    یکشنبه 12 خرداد1387 ساعت: 1:25

    این بلاگفا جدیدا چه بیشعور شده…….. من یه عالمه واست درد و دل نوشتم که خصوصی بفرستم اونوقت گفت امکان درج نظراتی که کلمه ی غیر اخلاقی دارن وجود نداره……… گفتم نظر خصوصیتو تازه دیدم……. حالا بعدا دوباره مینویسم……

  3. نسیم شمال گفته :

    یکشنبه 12 خرداد1387 ساعت: 20:51

    پیش میاد پاپری جان … موفق باشی در بقیه ی امتحانات

  4. شیوا گفته :

    دوشنبه 13 خرداد1387 ساعت: 15:53

    سلام……. منم دعا میکنم زودتر امتحاناتت تموم بشه که یکم بیشتر ببینیمت اینجا….. بعدم هرچی کتاب خوندی که خوشت اومد به مام معرفی کنی……… من دارم میرم مسافرت……مواظب خودت باش……. درساتم خوب بخون که معدلت بالای 19 بشه تابستون بیام خواستگاری…… فعلا……. بوووسس