درخت و سایه

چطوری دیگه باید بگم که می خوام برام وقت گذاشته بشه؟ همونطور که من وقت میذارم!…خب منم انتظار دارم، انتظار زیادی که نیست، هست؟

سایه بودن خیلی آسونه و همه میتونن، اما درخت بودن -یا لااقل نهال بودن- خیلی سخته!

+ نوشته شده در ;سه شنبه دهم اردیبهشت 1387ساعت;0:24 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در سه‌شنبه, 29 آوریل 2008 ساعت 12:24 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

2 پاسخ به “درخت و سایه”

  1. اشکان گفته :

    سه شنبه 10 اردیبهشت1387 ساعت: 0:27

    سلام پریا

    چی باید بگم

    نه تو رو خدا باید بکشمت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    من که قاتل نیستم

    مثلاَ تیربارونتون میکنم

    چی باید بگم

    اون سوال اولت از تو یکم کوچیکترم

    خوب دیگه خبر دار واستا دتا بالا

    آماده برای تیربارون

    بای

  2. اشکان گفته :

    سه شنبه 10 اردیبهشت1387 ساعت: 0:33

    پریا

    جون یکی دو سال

    یه سال و نیم

    اما به کسی نگو

    میگن بچه س

    خوب هستم و هستی تیکه کلامته

    راستی پریا چرا خصوصی میذاری

    البته هر طور که راهتی

    من دوست دارم فقط بیایی

    دوستت دارم

    اشکان