آزار دارم یا ندارم…مسئله اینست

دیشب با یه بنده خدایی(چی کار داری کیه) داشتم حرف میزدم. در مورد یه مسئله ای که میشه گفت تقریبا” خصوصی هست از من سوال میکرد.البته نه اینکه فوضولی کنه،خودم این مسئله رو بهش گفته بودم و اونم داشت رفع کنجکاوی میکرد. یه سوالی بود از روزی که بهش ماجرارو گفته بودم منتظر بودم ازم بپرسه،از اینی هم که تا حالا نپرسیده بود در عجب بودم،چون با شناختی که ازش دارم بعید بود که نپرسه و بیخیال از کنارش رد بشه. تا قبل از اونم هر سوالی که میکرد من سعی میکردم طوری جواب بدم که طفره برم از اینی که تو جوابهام به این موضوع اشاره کنم و از قصد این کارو هی تکرار میکردم تا ببینم بالاخره میپرسه یا نه.تا اینکه بالاخره دیشب پرسید. وقتی خواستم جواب بدم گفتم:…منتظر بودم که اینو بپرسی و از قصدی من تا حالا خودم بهش اشاره ای نکرده بودم تا ببینم تو چیزی میگی یا نه؟!

نمیدونم تو دلش چی فکر کرد. اما اگر من جای اون بودم میگفتم:مگه آزار داری یا بیماری که این کارو میکنی…..نمیدونم،شایدم گفته و من نشنیدم.

+ نوشته شده در ;سه شنبه بیست و هفتم آذر 1386ساعت;2:45 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در سه‌شنبه, 18 دسامبر 2007 ساعت 2:45 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

4 پاسخ به “آزار دارم یا ندارم…مسئله اینست”

  1. شیوا گفته :

    چهارشنبه 28 آذر1386 ساعت: 1:10

    سلام عزیز….. خوشحالم که بالاخره گچ پاتو باز کردی…… این پست اخرت خیلی مبهم بود….. مشکوک می زنی…… مواظب گیسات باش چون اگه داداشم ازش چیزی بدونه حالتو می گیره…… دیگه چه خبر….؟ مامانت چطوره؟…. دستش خوب شد….؟
    من یه بار رفتم از این تابلو که کشیدم عکس گرفتم که بذارم ولی حجمش زیاد بود… سرعت اینترنت هم کم….. نتونستم اپلود کنم…… ازون به بعدم تنبلی کردم……. حالا بازم سعی می کنم…… بووووووووسسسسسس

  2. نيما گفته :

    چهارشنبه 28 آذر1386 ساعت: 7:56

    سلام پرياجان
    ببينم با كي داشتي حرف مي زدي

  3. کاوه گفته :

    پنجشنبه 29 آذر1386 ساعت: 15:17

    با این نوشته هات منکه طرف رو نشناختم و موضوع مورد بحث رو هم نفهمیدم. اما یه چیزی رو مطمئنم. اونم اینه که اون دوستت تو دلش گفته اونچه رو که تو نشنیدی!

  4. شیوا گفته :

    جمعه 30 آذر1386 ساعت: 0:43

    سلام عزیزم………. بالاخره عکسشو گذاشتم……. اگه خواستی نظر بذاری ازم تعریف کن……بوووووووسسسسسسسسس