بستگی به خودمون داره که ….

من واقعا” به این اعتقاد بیشتری پیدا کردم که هر طوری که فکر کنی همونطورم برات میشه.

نمونش روز دوشنبه بودش که امتحان اقتصاد داشتم. طول ترم بهترین شاگرد کلاس بودم. برای پایان ترم هم کلی خونده بودم به طوری که به همه بچه های دیگه هم قبل از امتحان درسهارو یاد میدادم. اما این وسط یه ماجرایی بودش که باهام بودش. اونم طرز فکری بودش که گذاشته بودم به من قالب بشه.وقتی درس میخوندم همش فکر میکردم که این همه دارم میخونم اما من که امتحانم رو بد میدم آخرش. و همون هم شدش . سر امتحان همون مطالبی رو که ۱۰۰ بار خونده بودم و به دوستای دیگم هم یاد داده بودم ، چنان خراب کردم که نگو . البته نمره قبولی میگیرم اما نه اون نمره ای که دلم میخوادش . من برای ۱۹ یا ۲۰ خونده بودم اما چون اون فکر احمقانه باهام بودش نتیجش این شدش.

همه اینها رو گفتم که نتیجه بگیرم که طرز فکرمون رو هر چی که هستش ، بستگی به خودمون داره که بذاریم بهمون قالب بشه یا نه.

+ نوشته شده در ;جمعه هشتم تیر 1386ساعت;2:18 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در جمعه, 29 ژوئن 2007 ساعت 2:18 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

Comments are closed.