تا حالا تو هم حس خرخونی بهت دست داده؟؟؟؟

این مدت که پام اینطوره همش تو خونم و فقط روزهایی که دانشگاه دارم از خونه میرم بیرون تازه اونم با کمک مامانم و دوستم و با کلی بدبختی و مشکل.

امروزم تو خونه بودم. با اینکه اصلا” دوست ندارم جمعه ها تو خونه باشم اما چه کنم که مجبورم بمونم و باید خودم رو یه طوری سرگرم کنم که حوصلم سر نره. خداروشکر انقده مجله چلچراغ نخونده دارم که برای تمام روزم کافیه اما قبل از اون باید درسهام رو بخونم. امروزم همچین افتاده بودم رو کتابام که خدا میدونه. به جورایی در حد مرگ درس خوندم امروز همش. حس خرخونی بهم دست دادش. البته حس بدیم نبودااا !!! تا حالا تو هم حس خرخونی بهت دست داده؟؟؟؟

+ نوشته شده در ;شنبه بیست و پنجم فروردین 1386ساعت;1:34 قبل از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در شنبه, 14 آوریل 2007 ساعت 1:34 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

Comments are closed.